˙·٠•●♥سرزمین رازها♥●•٠·˙

اطلاعاتی در مورد منطقه ی زیبا و رویایی اشکور رحیم آباد


لبخند ...

وقتی لبخند به دنبال جایی برای نشستن میگردد

با تمام وجودم آرزو میکنم لبهایت در آن نزدیکی باشد...

 
بیچاره دل ...

بعضی حرف ها را “نباید زد”...             بعضی حرف ها را “نباید خورد”...

بیچاره دل چه میکشد میان این “زد”و”خوردها“...!!!

 
شیر و لاشخور ...

شیری که طعمه اش را با امدن لاشخورها رها میکند

دلیلش ترس نیست!!!

                     بلکه باورش این است که طعمه اش دیگر ارزش ندارد…

 
همه چیز درباره گردو

همه چیز درباره گردو

نام علمي : Juglans « نام علمي اين جنس از كلمه لاتين    Jovis-Glans به معني فندق ژوپيتر گرفته شده است.»

خانواده : Juglandaceae
نام لاتين : Juglans regia L       
نام انگليسي:  Walnut tree – Persan walnut
نام فارسي: گردو - آقوزدارد
نام عربي: جوز


تاريخچه :

پرورش گردو به زمانهاي بسيار دور و نامعلوم بر مي گردد. گفته مي شود که گردو در باغ شاه سليمان پرورش داده مي شد. در ايران قديم گردو در معامله پاياپاي بکار برده مي شد که از اين طريق به کشورهاي مصر، بيزانس ، ايتاليا و حتي کشورهاي اروپائي و دنياي جديد انتشار يافته است. پايه هاي وحشي گردوي ايراني در منطقه کوههاي کارپاتيان (Carpathian mountains) در شرق اروپا، سرتا سر ترکيه ، عراق ، ايران ، روسيه جنوبي و افغانستان تا شمال غربي هيماليا يافت شده است. بنابراين مي توان گفت منشاء گردو ايران و مناطق اطراف آن مي باشد که سپاه اسکندر در بازگشت خود آنرا به اروپا برده است.


شرح گياه :

گردو درختي يک پايه و داراي برگهايي مرکب از برگچه هاي فرد و بزرگ است. سنبله گلهاي نر آن وضع آويخته دارد. ولي گلهاي ماده آن داراي وضع قائم بر روي شاخه ها است. هر گل نر آن داراي پوششي مرکب از 3 تا 4 قطعه فلس مانند است که تعداد زيادي پرچم را از خارج فرا مي گيرند در وسط پرچم ها نيز معمولاً اثر مادگي رشد نيافته ديده مي شود. مجموعه گلهاي ماده درخت گردو هيچ وقت از 2 تا4 تجاوز نمي کند. هر گل ماده آن داراي پوششي کوچک از خارج مي باشد که اين پوشش همراه با زوائد بزرگ و کوچک زير گل (براکته و براکتئول) به تخمدان پيوسته است.

گلهاي ماده، مادگي 2 برچه اي دارند که مجموعاً تخمداني يک خانه و به وضع تحتاني به وجود مي آورند. قسمت آزاد مادگي نيز به 2 کلاله پهن و دور از هم ختم مي شود. ميوه آن شفت مانند و داراي ميان برگوشتي و محتوي مواد تلخ است. ميان برگوشتدار ميوه، فقط در گردوي تازه که همه قسمتهاي ميوه را در بر دارد، ديده مي شود درون برگردو ، سخت و شکننده است و درون آن دانه مرکب از 2 لپه حجيم با اندوخته فراوان از مواد روغني‏، جاي دارد.


ارقام گردو عبارتند از :

رقم سر (Serr)، رقم فرانکوت (Franquette)، مايت (Mayette)، پاريزين (Parisienne)، سجنو (Sejnovo)، هارتلي (Hartly)، پاين (Payne) ، اشلي (Ashley) ، سان لند (Sunland) ، چيکو (Chico) ، وينا (Vina) ، هاوارد (Howard) ، پدرو (Pedro) ، چاندلر (Chandler)، ته هاما (Tehama)


مهمترين انواع گردو که در ايران کاشته مي شوند عبارتند از :

گردوي کاغذي ، سنگي ، ماکويي ، سوزني ، نوک کلاغي ، ضيا آبادي ، خوشه اي ،سبزوار ،آميخته خراسان ،مازندران ، شهميرزاد ، قزوين و طالقان ، آذربايجان ، همدان وتويسرکان ، ساير مناطق


نياز اکولوژيکي گردو :

1)آب و هوا :

درخت گردو در طول تابستان نسبت به گرما و سرماي بيش از حد حساس است در طول دوره خواب زمستانه گردو مي تواند سرماي 11- درجه سانتي گراد را بدون خسارت جدي تحمل کند ولي پس از شروع رشد، سرماي 2- تا 3- درجه سانتي گراد موجب از بين رفتن برگها، شاخه ها و گلها شده و در نتيجه محصول کاهش مي يابد. دماي بالاتر از 38 درجه سانتي گراد موجب آفتاب سوختگي پوست سبز و چروکيدگي مغز گردو مي شود و گاهي اوقات نيز ميوه ها پوک مي شوند. در رطوبت نسبي کم و دماي بالاتر از 40 درجه سانتي گراد به گردو خسارت جدي وارد مي شود. دماي پائين تابستان نيز مناسب نيست زيرا موجب مي شود ميوه ها به اندازه کافي پر نشود بارندگي و رطوبت در اواخر فصل بهار و در تابستان موجب افزايش شيوع بيماري بلايت گردو مي شود ولي ارقاميکه برگهاي آنها ديرتر ظاهر مي شود معمولاً از آلودگي مصون مي مانند.
2)خاک :

قبل از کاشت گردو ابتدا بايد خاک رويي ، خاک زيرين ، تهويه، زهکشي ، واکنش شيميايي خاک (PH) و قابل استفاده بودن عناصر مختلف مورد آزمايش قرار گيرد. تجزيه خاک رويي و خاک زيرين اطلاعات مفيدي در مورد وضعيت خاک بدست مي دهد. خاک رويي بايد حاصلخيز بوده و زهکشي خوبي داشته باشد. ميزان اسيديته خاک در قابل جذب بودن مواد معدني موثر است. اکثر عناصر معدني در دامنه اسيدتيه 6 تا 7 براي گياه قابل جذب است. معمولاَ در مناطق سرد واکنش شيميايي خاک اسيدي است که با اضافه کردن آهک مي توان آنرا افزايش داد. غير از خاک رويي وضعيت خاک زيرين نيز براي گردو اهميت دارد زيرا ريشه هاي آن تا عمق 3 متري خاک نفوذ مي کنند خاک زيرين بايد عاري از سنگ ، رس سفت و لايه هاي غير قابل نفوذ که ريشه را محدود مي کنند،باشد. درخت گردو خاک فقير ، خاک سطحي و خاک خشک را بهتر از شرايط آب و هواي نامساعد تحمل مي کند. در ضمن خاک بايد عاري از نماتدهاي مولد زخم ريشه و بيماريهاي قارچي باشد.
3) بارندگي :
بارندگي و رطوبت در اواخر فصل بهار و در تابستان موجب افزايش شيوع بيماري بلايت گردو مي شود ولي ارقامي که برگهاي آنها ديرتر ظاهر مي شود ، معمولاً ا ز آلودگي مصون مي مانند. در صورتي که ميزان بارندگي ساليانه حدود ??? ميلي متر باشد مي توان درخت گردو را با موفقيت کاشت ولي در مناطق خشک تر آبياري تکميلي نيز ضروري است. در شرايط آب وهوايي بسيار خشک احتمال دارد که درختان رشد مطلوبي داشته باشند ولي ميوه ها به خوبي پر نمي شوند. درختان گردو نسبت به شرايط نامطلوب سازگار هستند. مشاهده شده است که در شرايط نامساعد محيطي ، پرورش درختان گردو به صورت درختچه از نظر سازگاري مناسب بوده است.


پايه و مشخصات پايه :

بذرهاي بدست آمده از گرده افشاني آزاد گردوي ايراني در تمامي دنيا به عنوان پايه بکار مي روند. براساس گزارشهاي مختلف بسياري از گونه هاي گردو مثل J.nigra , J. microcarpa ، J.cinerea – J.ailantifolia ، J.hindsii , J.major و برخي دورگه هاي آنها کم و بيش با گردوي ايراني سازگار هستند، در برخي موارد علائم ناسازگاري مثل رشد بيش از حد پايه با پيوندک، جدا شدن پايه و پيوندک در محل پيوند،کاهش قدرت رشد پيوندک و جوش نخوردن درصد بالايي از پيوندهاي انجام شده مشاهده مي شود.


مشخصات پايه گردوي ايراني :

گردوي ايراني از پايه هاي بسيار معمول است. و نسبت به بيماري پوسيدگي طوقه و تحمل بيماري خط سياه مقاوم است ولي براي خاکهايي که سطح آب زيرزميني بالاست و خاکهاي شور و خاکهاي آلوده به قارچ ريشه بلوط و خاکهاي آلوده به نماتد پايه مناسبي نيست زيرا اين پايه در خزانه به کندي رشد مي کند.


ازدياد گردو :

گردو از طريق جنسي (بذر) و يا به روش غير جنسي زياد مي شود.براي ازدياد به وسيله بذر نهالهاي گردو بذري،معمولاً به عنوان پايه مورد استفاده قرار مي گيرند براي اين منظور ميوه هاي نامطلوب و پوست سخت کاشته مي شوند.براي جوانه زني رشد خوب استراتيفيه کردن لازم است براي استراتيفيه کردن، ميوه هاي خيس شده را داخل جعبه و در محيط مناسب مثل ورمي کولايت ‏ پيت ماس با ماسه بادي به صورت لايه هاي متناوب چيده و به مدت دو يا سه ماه در معرض سرما (3 تا 5 درجه سانتي گراد) قرار مي دهند در طي اين مدت ميوه ها بايد مرطوب نگهداشته و به اندازه کافي تهويه شوند عوامل متعددي از جمله نوع و اندازه ميوه، موقعيت بذر، عمق کاشت حرارت و رطوبت خاک و تيمار بذر در جوانه زني بذر تاثير دارند اگر ميوه هاي بزرگ گردو در عمق 7 سانتي متر خاک به حالت عمودي قرار گيرند از جوانه زني و رشد بهتري برخوردار مي شوند. نهالستانها بايد در محلي احداث شود که داراي خاک حاصلخيز بوده و امکان زهکش و آبياري وجود داشته باشد. بذور گردو در فصل بهار و در عمق 7 سانتي متر خاک کاشته مي شوند فاصله بين بذرها و فاصله رديفهاي کاشت به مدت زماني که نهالها در خزانه باقي خواهند ماند بستگي دارد اگر مدت نگهداري نهالها در خزانه دو سال يا بيشتر باشد فاصله رديف هاي کاشت يک متر و فاصله بين نهالها 30 سانتي متر در نظر گرفته مي شود در مناطقي که طي فصل تابستان بارندگي صورت نمي گيرد استفاده از مالچ موجب حفظ رطوبت و کنترل علفهاي هرز شده سرعت جوانه زني و رشد نهالها افزايش مي يابد. براي تامين حداکثر رشد نهالها ، آبياري مکرر و مبارزه با علفهاي هرز ضروري است به منظور مراقبت از نهالهاي پيوندي يک سال قبل از انتقال نهالها به محل اصلي بايد ريشه هاي سطحي آنها در عمق 20 تا 25 سانتي متري سطح خاک بريده شود.


ازدياد رويشي :

شامل پيوند شاخه ، پيوند جوانه ، خوابانيدن و ريز ازديادي است (البته ريشه زايي قلمه هاي گردو موفقيت چنداني نداشته است).
پيوند شاخه و پيوند جوانه :

درصد موفقيت ازدياد گردو از طريق پيوند جوانه بطور قطعي کمتر از ميوه هاي دانه دار و هسته دار مي باشد در نتيجه دقت بيشتري در نحوه عمل پيوند و نقل و انتقال پايه و پيوندک لازم است. موفقيت بيشتر هنگامي بدست مي آيد که پيوند نهالها به روش اسکنه و يا زبانه اي در داخل گلخانه در دماي 28 درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي 80 تا 100 درصد صورت گيرد و يا نهالها پس از پيوند در داخل اطاق کشت در دماي  25 درجه سانتي گراد و رطوبت 75 درصد نگهداري شوند. دما و رطوبت مناسب از شرايط اصلي تشکيل بافت کالوزاست در شرايط هواي آزاد معمولاً عوامل فوق قابل کنترل نبوده و در نتيجه منجر به عدم موفقيت در عمل پيوند مي گردد. در کل انجام پيوند اسکنه در ديماه و نگهداري نهال به مدت سه هفته قبل از انتقال به نهالستان در دماي 26 درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي 90 درصد و پيوند وصله اي در اواخر خرداد به وسيله چاقوهاي دو تيغه اي از روشهاي ازدياد رويشي گردو در سطح تجارتي است.
خوابانيدن :
با استفاده از ترکيبي از مواد تنظيم کننده رشد ريشه زائي خوبي در شاخه هاي خوابانده شده بدست آمده و روش مناسب براي ازدياد گردو مي باشد ولي گياهان مادري ارقام تجارتي در مرحله اول بايد با قلمه زياد شوند.
پيوند سرشاخه :
در اين روش پايه ها قبلاً بطور کامل مستقر شده اند پيوندک بسرعت رشد کرده و باردهي آن نيز نسبت به نهالهاي پيوندي که بعداً به محل اصلي منتقل مي شوند زودتر آغاز مي شود پيوند سرشاخه معمولاً به صورت پيوند اسکنه و يا پيوند پوست در فصل بهار يا هنگامي که رشد گياه تازه شروع شده است انجام مي شود. شاخه هايي که به عنوان پيوندک استفاده مي شود بايد در دوره خواب زمستانه از پايه هاي مادر تهيه و قبلاً در بسته بندي مناسب داخل يخچال نگهداري شوند.هنگامي پيوند سر شاخه در اوايل بهار انجام مي گيرد خروج شيره گياهي گردو مشکلاتي ايجاد مي کند که براي رفع آن مي توان دو هفته قبل از عمل پيوند با بريدن نوک شاخه هاي درختان پايه از اين عارضه جلوگيري کرد.در روش پيوند سرشاخه سرعت رشد درخت بيشتر بوده ، زخم شاخه هاي پيوند شده به سرعت اليتام يافته و درخت بزودي محصول زيادي توليد مي کند محل زخم بعد از پيوند بوسيله چسب پيوند پوشش داده مي شود و براي محافظت آفتاب سوختگي بايد تنه درخت را با رنگ سفيد رنگ آميزي کرد.


کاشت گردو :

نقشه کاشت :

در زمين مسطح سيستم کاشت به صورت مربع يا مستطيل با آرايش پنج تائي بوده ولي در زمينهاي شيب دار در روي خطوط تراز و تراس ها صورت مي گيرد در سيستم کاشت مربع فاصله کاشت درختان و فاصله رديفهاي کاشت مساوي است. در حاليکه در آرايش پنج تائي يک درخت در مرکز چهار درخت کاشته مي شود. در سيستم مستطيل فاصله رديفها از فاصله بين درختها بيشتر است روش کاشت مربع به علت سادگي و مناسب بودن از نظر عمليات زراعي و تنک کردن در باغات گردو بسيار معمول است در صورتيکه کشت در زمينهاي شيب دار باشد و شيب زمين بيشتر از 10 درصد باشد کاشت بر روي خطوط تراز صورت مي گيرد با اين روش روي رديفهاي کاشت تمامي درختان در يک سطح قرار مي گيرند فاصله رديفهاي کاشت در شيبهاي تند کمتر و بر عکس در شيبهاي کم بيشتر است .
کاشت در خاک :

در خاکهاي رسي و خاکهاي غير حاصلخيز ابتدا گودالهايي به ابعاد يک متر کنده شده سپس داخل آن به وسيله خاک و کود دامي پوسيده به نسبت 2 به 1 در آبان ماه پر شود. کليه علفهاي هرز و بقاياي گياهان بايد قبل از کاشت از زمين خارج شود اگر لايه سختي در چاله باشد بايد شکسته شود. نهالها را در يک گودال قرار داده روي ريشه ها را با خاک مرطوب مي پوشانند تا از خشک شدن آنها جلوگيري شود. در اواخر دوره خواب يا اوايل بهار گودالي ايجاد مي کنند که سيستم ريشه بطور کامل در داخل آن قرار گيرد نهال را در داخل گودال قرارداد و ريشه ها را به هر طرف پخش مي کنند. و سپس آنرا با خاک پر مي کنند و با پا فشار داده و بلافاصله آبياري مي کنند. نهالها پس از کاشت بايد از فاصله 40 تا 50 سانتي متري بالاي محل پيوند سربرداري شوند. آبياري در سال اول خيلي مهم است طي تابستان آبياري مداوم از ضروريات است. ولي هنگام بارندگي از غرقابي شدن خاک بايد جلوگيري شود.
تنه نهالها براي جلوگيري از آفتاب سوختگي با رنگ سفيد رنگ آميزي شود. در صورت وجود باد شديد نهالها به قيم نيز نياز دارند،علفهاي هرز پس از ظهور بايد از بين بروند و درختان در مقابل آفات و بيماريها محافظت شوند.

فاصله کاشت :
در طراحي فاصله کاشت چند عامل بايد در نظر گرفته شود :
1) درخت گردو حدود 15 تا 20 سال فضاي معيني را اشغال مي کند لذا در طراحي فاصله بايد نهايت کار در نظر گرفته شود.
2) در سالهاي اول توليد محصول بطور مستقيم به تعداد درخت بستگي دارد و هر چه درخت بيشتر باشد محصول بيشتر خواهد بود.
3) در نظر گرفتن ارقامي که در جوانه هاي جانبي بارده هستند.
4) عمليات هرس و حذف درختان اضافي امکان کشت متراکم را فراهم مي کند.
5) کشت متراکم مديريت بهتري از نظر آبياري ، کود دهي ، هرس و کنترل آفات و بيماريها نياز دارد. لذا در ارقام مثل هارتلي که رشد رويشي قوي دارند و جوانه هاي انتهائي آنها باروري مي شود فاصله کاشت 15 تا 20 متر در نظر گرفته مي شود و در رقم وحيکو که رقمي زودرس با باردهي جانبي ولي در دوره باردهي درختي کوچک و متراکم مي باشد فاصله کاشت در مرحله اول رشد 6/6 × 6/6 در نظر گرفته مي شود و در نهايت با هرس و حذف تدريجي درختان اضافي فاصله کاشت به 3/9 × 3/9 تغيير مي يابد و يا رقم گردوي وينا (Vina) که رشد زيادي دارد. و جوانه هاي جانبي آن بارور و پر محصول مي باشد در مرحله اول رشد 3/9 × 3/9 متر و با تنظيم نهايي 3/13 × 3/13 متر مي رسد. در صورت نياز به ارقام گرده دهنده بايد اين ارقام در رديفهاي ثابت کاشته شوند و از کاشت آزاد در رديف درختان اضافه که بعداً حذف مي شوند بايد خودداري نمود. درختان گرده دهنده که از هر هشت رديف يکبار کاشته مي شوند بايد در موقعيتي باشند که در معرض وزش باد قرار گيرند.


 

ترتيب و هرس درختان گردو :

هرس درختان جوان را تربيت گويند. که با دو هدف انجام مي شود :
1)توسعه اسکلتي قوي و تقويت رشد شاخه ها به موازات توليد محصول زياد و زودرس اصولاً ميوه هاي گردو در جوانه هاي انتهايي يا جوانه جانبي و انتهايي شاخه هاي يکساله توليد مي شوند. بنابراين ارقام گردو به دو دسته بارور در جوانه هاي انتهايي و بارور در جوانه هاي جانبي تقسيم مي شوند ارقام با باردهي انتهائي (هارتلي، فرانکورت) فقط نياز يه تنک کردن دارند و در اين ارقام نبايد سرشاخه زني صورت گيرد در غير اينصورت درخت در رشد رويشي باقيمانده و ميوه توليد نخواهد کرد.
2)برعکس اين حالت ارقام بارده در جوانه هاي جانبي (وينا و چيکو) به منظور تقويت رشد شاخه ها که مانع از باردهي زودرس مي شود به شدت تنک و سرزني مي شوند. بعد از رشد سال اول نهالها از فاصله 2 متري سربرداري مي شوند. کليه شاخه هاي جانبي در روي محور اصلي بجز يک يا دو شاخه که در قسمت پائين تنه حفظ مي شوند قطع مي گردد. براي جلوگيري از رشد ضعيف شاخه هاي انشعاب يافته از تنه اصلي تمامي جوانه هاي اوليه که در بالاتر از فاصله 3/1 متري سطح زمين قرار دارند قطع مي شوند تا جوانه هاي ثانويه فرصت رشد داشته باشند هر دو نوع رقم گردو ذکر شده بالا تا 2 سال مثل هم تربيت مي شوند.


هرس درختان بارده :

هدف اصلي از اين هرس توليد محصول منظم زياد و با کيفيت بالا است در کل اين هرس چهار هدف عمده دارد.
(1) کنترل اندازه درخت.
(2) حفظ قدرت رشد و باردهي سيخکها.
(3) توليد شاخه هاي جديد براي جايگزيني شاخه هاي پيرتروکم بارورتر.
(4) حذف شاخه هاي ضعيف خشک و مزاحم و ايجاد تسهيلات براي عمليات زراعي عمل هرس در دوره خواب درختان انجام مي شود ولي بهتر است اين کار در اوايل بهار انجام گيرد تاخير در هرس موجب خروج شيره گياهي مي شود تمامي سطوح قطع شده بايد با چسب پوشانده مي شود. بهترين روش هرس درختان جوان (16 تا 17 ساله) و ميان سال گردو (34 ، 35 ساله) بريدن انتهايي شاخه هاي سه ساله است. روش مناسب براي هرس درختان بالغ (40 ساله) قطع انتهاي شاخه هاي 4 تا 5 ساله است.


تنک کردن :

هنگاميکه درختان نزديک بهم و به صورت انبوه کاشته شده اند تنک کردن شاخه ها براي تامين نور کافي ضروري است. حذف درخت بايد قبل از متراکم شدن آنها صورت گيرد. تغذيه در صورتيکه مقدار يک يا چند عنصر غذايي در خاک کمتر از حد معمول باشد از کودهاي مختلف براي برطرف کردن اين کمبودها استفاده مي شود.
ازت :

بندرت کمبود ازت مشاهده مي شود علائم کمبود ازت در مراحل اوليه به صورت کم رنگ شدن شاخ و برگ ، کوچک شدن برگها ، کاهش رشد شاخه کاهش عملکرد و تشکيل ميوه هاي کوچک با مغز کم مي باشد. که کاربرد ازت به مقدار 225 – 175 کيلوگرم در هر هکتار در اوايل مرحله رشد از ظاهر شدن علائم فوق الذکر جلوگيري مي کند.
فسفر :

کاربرد سوپر فسفات در زمستان در درختان جوان موجب افزايش کيفيت ميوه ها مي شود ولي درختان بالغ عکس العمل کندي نسبت به اين مورد نشان مي دهند.
پتاسيم :

علائم کمبود پتاسيم، برگها ابتدا کم رنگ شده و سپس حاشيه آنها به طرف بالا برگشته و پيچ مي خورد و قسمت زير برگ خاکستري رنگ مي شود در صورت کمبود شديد برگها کوچک شده و در حاشيه و نوک برگها سوختگي ايجاد مي شود و استفاده از سولفات پتاسيم علائم کمبود را برطرف مي کنند.
روي :

علائم کمبود روي در اوايل فصل رشد قابل مشاهده است که باز شدن جوانه ها به تاخير افتاده و برگها کوچک و زرد مي شوند در صورت کمبود شديد انتهاي شاخه نيز خشک مي شود. درمان آن محلول پاشي سولفات روي (36 درصد) به ميزان نيم کيلو در 400 ليتر آب بر روي شاخ و برگ مي باشد.
بر :

علائم کمبود آن به صورت تغيير شکل برگ ، کوتاه شدن ميان گره ها و زرد و خشک شدن نوک شاخه ها است استفاده از بوراکس از طريق خاک هر دو يا سه سال روش مناسب جلوگيري از کمبود است.
منگنز :

کمبود آن در اوايل بهار يا اواسط تابستان لکه هاي زردرنگي در بين رگبرگها ايجاد شده که بعداً به حاشيه برگها گسترش مي يابد اين برگها زودتر از موعد مقرر مي ريزند محلول پاشي سولفات منگنز روي برگها درمان اين کمبود است.
آهن :

در کمبود آهن در اوايل فصل رشد بين رگبرگها به رنگ زرد در آمده و در حالت پيشرفته سفيد مي شود که کمبود آهن ابتدا در برگهاي انتهايي ظاهر مي شود.
مس :

کمبود مس به صورت لکه هاي مرده ، زردي و ريزش زود هنگام برگها ديده مي شود در ضمن لکه هاي کوچکي به رنگ قهوه اي تيره در اطراف نوک شاخه ها ظاهر مي شود. محلول پاشي محلول بردو در اواخر بهار و يا اوايل تابستان کمبود مس را برطرف مي کنند.
منيزيم :

علائم کمبود به صورت نواحي مشخص در نوک و حاشيه برگهاي پائين درخت ظاهر مي شود محلول پاشي سولفات منيزيم راه چاره است. در کل استفاده از ازت ، فسفر و پتاسيم به ميزان 60 کيلوگرم در هکتار موجب توليد حداکثر گردو خواهد شد.


گل دهي :

گردو درختي يک پايه است و گلهاي نر و ماده آن جدا از هم و در روي يک درخت تشکيل مي شوند گلهاي نر بطور جانبي بر روي شاخه ارشد سال قبل ظاهر شده و به صورت شاتون آويزان مي شوند گلهاي ماده به صورت جفت در نوک شاخه پر شد سال جاري تشکيل مي شوند. جوانه هاي گلهاي ماده در طي تابستان تمايز مي يابند.


گرده افشاني :

درختان گردو خود بارور و دگر بارور هستند و در اکثر ارقام رسيدن گرده ها و آمادگي کلاله همزمان است بنابراين در گرده افشاني گردو و مشکلي ايجاد نمي شود.گاهي در گردو پديده ديکوگامي وجود دارد و به عنوان مثال در بسياري از ارقام آزاد شدن گرده ها قبل از پذيرا شدن کلاله صورت مي گيرد (پروتاندري). و در برخي از ارقام رسيدن کلاله قبل از آزاد شدن گرده ها صورت مي گيرد (پروتوجيني). علاوه بر اين کوتاه بودن دوره قوه ناميه دانه هاي گرده و دوره پذيرش کلاله وضعيت گرده افشاني را بدتر مي کند گلهاي گردو توسط باد گرده افشاني ميشوند و به همين دليل داراي گرده هاي فراوان وسبک بوده و کلاله بزرگ و پرمانندي است که به مدت چند روز قابليت پذيرش دانه گرده را حفظ مي کند. گرده افشاني موثر با کشت ارقام زودرس و ديررس که دانه هاي گرده خود را در يک دوره زماني بيشتر آزاد مي کنند، تامين ميگردد. شرايط آب و هوائي نامساعد مثل باران برف تگرگ يخبندان درطي مدت گل دهي در بهار موجب کاهش محصول گردو مي شود. گرده افشاني مصنوعي در گردو آسان بوده و موجب افزايش عملکرد مي شود.براي اين کار مي توان شاتونهاي نر را جمع آوري کرد و به مدت دو يا سه هفته در دسکاتور در صفر درجه سانتيگراد و يا داخل يخچال و در رطوبت پايين نگهداري کرد. اين گرده ها را مي توان براي گرده افشاني همان رقم يا ارقام ديگر در همان محل يا محلهاي ديگر بکار برد. هنگامي که کلاله پذيرا شد هر 10 عدد شاتون را در يک پارچه کوچک قرار داده و در قسمت بالاي درختها آويزان مي کنند و آنرا 2 تا 3 بار در روز با يک چوب تکان مي دهند . همچنين مي توان براي بهبود گرده افشاني چندشاخه را با رقم گرده افشان پيوند کرد اولين دانه هاي گرده آزاد شده گردو ظرفيت جوانه زني بيشتري دارند دانه هاي گرده ذخير شده در شرايط طبيعي ، قوه ناميه خود را در مدت 2 تا 3 روز از دست ميدهند در برخي موارد دانه هاي گرده جمع آوري شده در معرض تابش خورشيد و در دماي 25 تا 30 درجه سانتي گراد قوه ناميه خود را در مدت 1 تا 3 ساعت از دست مي دهند. معمولاً دانه هاي گرده در مدت 1 تا 3 روز بعد از گرده افشاني روي کلاله جوانه مي زنند.


رشد و نمو ميوه:

رشد و نمو با گرده افشاني و تلقيح آغاز ميشود. گلهاي ماده گرده افشاني نشده بعد از رشد اوليه حدود سه هفته بعد از گرده افشاني مي‌ريزند در ارقام زودرس و در شرايط دماي بالا ميوه ها در مدتي زودتر از 20 هفته رسيده و برداشت ميشوند.


رسيدن ميوه:

هر گونه تاخيردر چيدن ميوه ها پس از رسيدن مغز موجب کاهش کيفيت و افزايش انتشار آفات و بيماريها دارد. معمولاً دو شاخص رسيدگي براي تعيين تاريخ برداشت گردو بکار مي رود. ميوه گردو و بطور محکم بوسيله پوست سبز ضخيمي احاطه شده است که در هنگام رسيدن ميوه ترک برداشته و در نتيجه ميوه ها بر روي زمين مي افتند. زماني که حدود 80 درصد پوست سبز ميوه ها ترک برداشتند ميوه‌ها رسيده اند ولي رسيدن مغز و پوست سبز هميشه همزمان نيست و اغلب مغز ميوه ها زودتر از ترک برداشتن پوست سبز ميرسند.بافتي که در بين دو نصفه مغز و اطراف آن وجود دارد در هنگام رسيدن تغيير رنگ داده و قهوه اي ميشود که اين يکي ديگر از شاخص هاي تعيين زمان رسيدن ميوه ها است. بسته به شرايط اقليمي معمولاً برداشت دوهفته بعد از قهوه اي شدن بافت اطراف مغز انجام ميشود. تاخير در برداشت موجب تيره تر شدن رنگ مغز و کاهش کيفيت آن ميشود. استفاده از اتفن (2 کلرواتيل فسفرنيک اسيد) به مقدار زيادي چيدن ميوه گردو را تسهيل ميکند. محلول پاشي 200 تا 500 ميلي گرم در ليتر اتفن موجب تسريع رسيدگي مغز شده و برداشت 10 روز زودتر انجام ميشود بعلاوه برداشت تمام ميوه ها بطور همزمان امکان پذير شده و ترک برداشتن پوست سبز نيز تسهيل مي گردد. محلول پاشي ميوه بوسيله اتفن ، کيفيت مغز گردو را نيز افزايش مي دهد.


برداشت :

قبل از برداشت بايد زمين را مسطح نموده و مواد اضافي مثل شاخه ها و برگهاي خشک را جمع‌آوري نمود. برداشت به 2 روش دستي و ماشيني انجام مي گيرد:
برداشت دستي :

ميوه هاي گردو اکثراً در ماههاي شهريور و مهر برداشت مي‌شود برداشت در ارتفاعات پائين زودتر و در ارتفاعات بالا ديرتر صورت مي گيرد. در برداشت دستي بوسيله ضربه زدن با چوب گردو به زمين مي افتد برداشت تمام ميوه ها در 2 تا 3 نوبت به فاصله چند روز انجام مي شود. ميوه هاي چيده شده را به صورت توده جمع آوري کرده و روي آنرا با برگ و علف مي پوشانند که در مدت 9 تا 15 روز عمل تخمير صورت مي گيرد. جدا کردن پوست سبز و شستن و تميز کرن ميوه ها با دست صورت مي گيرد. سپس با آفتاب خشک مي کنند.
برداشت ماشيني :

تمامي عمليات از قبيل برداشت جدا کردن پوست سبز، شستشو ، تميز کردن، خشک کردن ، سفيد کردن ، درجه بندي و بسته بندي مي تواند بوسيله ماشين انجام گيرد. فرو بردن ميوه ها همراه با پوست سبز داخل محلول اتفن به غلظت 1500 ميلي گرم در ليتر موجب جدا شدن پوست ميوه ها در مدت 3 تا 4 روز مي گردد. قرار دادن ميوه هاي خشک در محلول 26 تا 28 درصد هيپوکلريد کلسيم و سپس فرو بردن آنها در محلول يک درصد اسيد سولفورو موجب سفيد شدن آنها مي‌شود براي خشک کرده دوباره هواي گرم را که دماي آن بين 32 تا 38 درجه سانتي گراد است به اطراف ميوه ها هدايت ميکنند تا رطوبت آنها به 8 درصد کاهش يابد.


عملکرد :

عملکرد درختان گردو بسته به سن و اندازه درخت ، نوع خاک تغذيه و مقدار آبياري متغير است يک درخت بزرگ 40 ساله مي تواند تا 175 کيلوگرم ميوه توليد کند در حاليکه متوسط عملکرد آن 40 کيلوگرم ميباشد. درختان پيوندي گردو بعد از 8 تا 10 سال و پايه هاي بذر بعد از 18 تا 20 سال به باردهي اقتصادي مي رسند.


بيماري هاي گردو:


1)آنتراکنوز گردو :

اين بيماري که به آن بلاچ گردو و گاهي لکه ي سياه گردو هم گفته مي شود،اولين بار در 1815،يعني 190 سال پيش از اروپا گزارش شد .آنتراکنوز گردو در ايران در بيشتر مناطق گردو خيز به ويژه نواحي اي که در بهار معمولا باران مي بارد و رطوبت هوا زياد است،شيوع دارد و در سال هاي پر باران و مرطوب شدت پيدا مي کند

نشانه هاي بيماري:

 

عامل اين بيماري قارچ Gnomonia leptostyla است.آنتراکنوز گردو به برگ،دمبرگ،سر شاخه ها و ميوه هاي جوان حمله مي کند.روي برگها ابتدا لکه هاي کوچک گرد به قطر 5-2 ميلي متر با حاشيه دندانه دار به رنگ قهوه اي مايل به قرمز با مرکز قهوه اي مايل به خاکستري تشکيل مي شوند.اين لکه ها به تدريج بزرگ شده به صورت نواحي بافت مرده،بدون شکل هندسي مستقر بين رگبرگها،بيشتر در حاشيه  و نوک برگ ها درمي آيند که گاهي اندازه ي آنها به 3-2 سانتي متر هم مي رسد. بعدا از ارديبهشت تا اوايل خرداد ماه در متن اين لكه ها نقاط سياه رنگي به طور پراكنده يا در دواير متحد المركزبيشتر در سطح زيرين برگها به وجود مي آيند.نشانه هاي بيماري روي سر شاخه هاي جوان درختان بيمار بصورت زخم هاي بيضوي تا گرد نامنظم و کمي فرو رفته به رنگ قهوه اي مايل به خاکستري پديدار مي شوند.
2)نقطه هاي سياه بر روي پوست گردو:

نشانه هاي بيماري:

روي پوست سبز ميوه هاي جوان به صورت لکه هاي گرد نامنظم و کمي فرو رفته ظاهر مي شود. ميوه هاي جوان آلوده ممکن است بريزند.لکه هاي پيشرفته روي ميوه ممکن است منجر به پيدايش لکه هاي بافت مرده ي تيره رنگ در مغز گردو شوند.

مبارزه:

1.اقدامات زراعی: انهدام برگ ها و ميوه هاي آلوده ي ريخته شده روي زمين باغ يا دفن آنها زير خاک و رعايت فاصله کافي بين درختها براي جريان هوا در کاهش شدت بيماري و منابع عفونت موثراند.
2.سمپاشي درختها : در مواردي که بيماري شديد و مبارزه با آن مقرون به صرفه باشد مي توان قبل و در خلال اوقات خروج آسکوسپورها، درختان را با قارچ کش هاي مناسب سمپاشي کرد.قارچ کش هاي  گروه بنزيميدازول ها در کنترل بيماري موثرند.
قارچ کش ها ي اروماتيک نيتريل،دي تيو کاربامات ها و ترکيبات مسي نيز در کاهش شدت بيماري موثرند آزمايش هاي انجام شده در ايران نشان مي دهند که سمپاشي درختان با زينب بيماري آنتراکنوز گردو را به طور رضايت بخشي کنترل مي کند و اثر آن از قارچ کش هاي مسي بهتر است.
3.کاربرد ارقام مقاوم در برابر بيماري :
استفاده از اين روش در حال حاضر عملي نيست.

3)شانکرسيتوسپورايي گردو :

دو گونه قارچ مي تواند عامل اين بيماري باشند.اين قارچها عبارتند از :
Cytospora juglandicol -و-juglandia  . C شانکرسيتوسپورايي گردو از سالها پيش به طور پراکنده در ايران شيوع داشته است.در حال حاضر اين بيماري در بيشتر درختهاي گردو،مخصوصا آنهايي که در نقاط مرتفع و کوهستاني قرار دارند شيوع دارد و معمولا باعث خشک شدن تعدادي از شاخه هاي درختان بيمار مي شود. گاهي درختان 6-5 ساله بيمار به طور کامل مي خشکند.

نشانه هاي بيماري :

سر شاخه هاي درختان مبتلا بر اثر بيماري مي خشکند و در سطح آنها برجستگي هاي مخروطي به اندازه ته سنجاق و کوچکتر به وجود مي آيد و رنگ پوست آنها تيره مي شود. پوست شاخه هاي  چند ساله گردو(به قطر 10 تا 12 سانتي متر) نيز بر اثرابتلا به اين بيماري به رنگ قهوه اي تيره درآمده شاخه ها خشک مي شوند.در سطح پوست چنين شاخه ها معمولا برجستگي هاي استرومايي قارچ پديدار نمي گردند و ترشحاتي پراکنده به شکل قطره و به رنگ زرد طلايي شفاف متمايل به قهوه اي ديده مي شود.اين قطرات به صورت مايع غليظ در مواقع بارندگي و رطوبت زياد هوا از دهانه ي پيکنيد هاي زير پوستي خارج مي شوند و در مجاورت هوا سفت مي گردند.

مبارزه :

هر عاملي که باعث تقويت درخت شود از جمله خاک عميق،کود،آب کافي و جلوگيري از زخمي و شکسته شدن شاخه ها و صدمه ي حشرات  پوست خوار احتمال ايجاد عفونت و در نتيجه خسارت بيماري را کاهش مي دهد.
1.شاخه هاي خشکيده و مريض بايد 12-10 سانتي متر پايين تر از بافت هاي به ظاهر آلوده بريده  و سوزانيده شوند .
2.در پاييز بعد از ريزش برگ ها بايد تمام شاخه هاي مريض و خشکيده را هرس و بلافاصله بعد از هرس درختها را با مايع بردوي 2/1 درصد سمپاشي کرد در صورت امکان توصيه مي شود محل قطع شاخه هاي هرس شده با خمير والزا که محتوي 3% تيوفنات متيل است پانسمان گردد.

4)پوسيدگي فيتوفتورايي طوقه و ريشه ي گردو :

قارچphytophthora cactorum  عامل اين بيماري است. پوسيدگي فيتوفتورايي طوقه و ريشه در بيشتر کشورهاي ميوه خيز جهان در باغ هاي ميوه هاي دانه دار،هسته دارو خشکباري مخصوصا پسته،گردو و بادام شيوع دارد و خسارت هنگفتي به آنها وارد مي سازد.در ايران نخستين بار پوسيدگي طوقه و ريشه ي گردو در استان فارس و پس از آن در استان کرمان گزارش شد.

نشانه هاي بيماري :

درختان گردو در سنين مختلف مبتلا به اين بيماري مي شوند .نشانه هاي اصلي آن در ريشه،طوقه و بن تنه و علايم ثانوي روي اندام هاي هوايي ظاهر مي شوند. نشانه ها روي اندام هاي هوايي،ضعف عمومي و کم برگ شدن درختان و پديدار شدن زردي خفيف در برگها هستند. پوست طوقه و گاهي بخشي از بن تنه ترک مي خورد و شيرابه ي سياه رنگي از آنجا به خارج تراوش مي شود.بافت زير پوست بن تنه در محل شانکر به رنگ قهوه اي مايل به سياه در مي آيد. ريشه هاي اصلي  و فرعي تيره رنگ شده بعدا بر اثر فعاليت ديگر ميکرو ارگانيزم ها به رنگ سياه در مي آيند درختهاي بيمار ممکن است خشک شوند .

مبارزه :


اقداماتي را که در کنترل بيماري موثرند مي توان به شرح زير خلاصه کرد :
1.به حداقل رساندن مدت  اشباع خاک باغ،به ويژه   درقسمت نزديک به سيستم ريشه.
2.کاشت درختان روي خاک پشته هاي کم ارتفاع به گونه اي که هنگام آبياري،آب،اطراف تنه و طوقه ي درختان را فرانگيرد.
3.استفاده از پايه هاي متحمل در درختهاي پيوندي ،پايه هاي گردوي ايراني و گردوي سياه نسبت به دورگه ي پارادوکس حساس ترند.
4.استفاده از قارچ کش هاي سيستميک، مانند فوزتيل آلومنيوم تا اندازه اي در جلوگيري از پيدايش بيماري و کنترل آن در درختان بيمار موثر است .توضيح اينکه اين قارچ کش خاصيت پيشگيري ندارد يعني در زمان حضور عامل بيماري بر آن اثر کرده،آن را از بين مي برد.براي اين منظور مي توان حدود120 گرم گرانول 15% فوزتيل آلومنيوم را به شعاع 5/1 متر پيرامون تنه ي هر درخت پاشيد و با بيل خاک را شخم زد تا گرانول سم به زير خاک منتقل شود و سپس درختان تيمار شده را آبياري کرد.تيمار درختان گردو با آليت بايد 4دفعه در سال ،3 دفعه در بهار به فاصله ي يک ماه و دفعه ي چهارم در پاييز تکرار شود.
5.تراشيدن قسمت هاي پوسيده و عفوني تنه ،طوقه و ريشه ها و انهدام بقاياي تراشيده شده و اندودن محل ها ي تراشيده شده با مايعي غليظ محتوي پودر وتابل 80% آليت، پودر تالک و آب ،جلوگيري از آب گرفتگي و خيس شدن قسمت هاي عفوني شده ،به اين ترتيب ما توسعه بيماري را در درختان بيمار کاهش داده و مرگ آنها را به تاخير مي اندازيم.

5) شانکر پوستي گردو :

نخستين بار وجود شانکر پوستي گردو در ساري ونکا گزارش شد . اين بيماري در مناطق مرطوب وپر باران ايران  به شدت شيوع دارد  وخسارت هنگفتي به جوزستانها ودرختان گردوي پراکنده وارد مي سازد.

نشانه هاي بيماري :

در ايران بيمارگر شانکر پوستي گردو قارچBrenneria   nigrifluens تشخيص داده شده است.نشانه هاي شانکر پوستي گردو ابتدا به صورت لکه هايي بدون شکل هندسي ،به رنگ قهوه اي متمايل به تيره در قسمتهاي خارجي پوست تنه وشاخه هاي اصلي بروز ميکند وپس مدتي اين علايم  درسطح اپيدرم پديدار مي شوند .با تراشيدن اپيدرم تنه ها و شاخه هاي عفوني ،قهوه اي شدن بافتهاي خارجي پوست کاملا عيان مي گردد .در تابستان با پيشروي بيماري، پوست از محل لکه ها شکاف برداشته و از آنجا شيرابه اي قهوه اي تا سياه رنگ خارج  مي گردد  وسرانجام حالت شانکر پيدا مي کند . شانکرها  بافتهاي سطحي پوست را در بر مي گيرند و گاهي به لايه ي زاينده مي رسند.اندازه شانکرها متفاوتند و گاهي نواحي بزرگي از تنه و شاخه هاي اصلي را فرا مي گيرند . در بن تنه بعضي از درختان کاملا بيمار که رو به خشکيدن مي روند ،پاجوشهاي متعدد ميرويند که انها نيز به شدت مبتلا به بيماري مي شوند .در شرايط مرطوب ، پاجوشهاي آلوده نوار هايي تيره رنگ و کمي فرو رفته پديدار شده ،به رنگ سياه در آمده ،سر انجام مي خشکند . هر گاه پوست اين پاجوشهاي آلوده به بيماري به طور سطحي تراشيده شود رگه هاي قهوه اي متمايل به سياه و منقطع به فراواني ديده مي شود.در محل شاخه هاي کوچک و شاخساره هاي درختان بيمار ،عفونت و نشانه اي ديده نمي شود و نشانه هاي خارجي بيماري روي تنه به پوسيدگي فيتوفتورايي طوقه وريشه شباهت دارند.

مبارزه:

درختان بيمار را نمي توان معالج

 
گردو

گردو
گردو در ختی است زیبا وسایه افکن که بعنوان درخت زینتی بکار می رود .این درخت در مناطق معتدل دنیا رشد و پرورش می یابد . گلهای نر و ماده روی یک پایه قرار دارند سنبله گلهای نر بصورت آویخته است ولی گلهای ماده آن بوضع قائم روی شاخه قرار درد .میوه گردو ، گرد و در دارون مغز قرار درد و در فاصله های پدره های نازکی قرار گرفته است . قشری که روی مغز گردو است سبز رنگ و کمی گوشتی می باشد درخت گردو هنگامیکه به سن بیست سالگی می رسد شروع به میوه دادن می کند و بلاترین باروری خود را در سنین پنجاه سالگی درد .از تمام قسمتهای درخت گردو استفاده طبی به عمل می آید .


ترکیبات شیمیایی
مغز گردو دارای چند اسید آلی ، مقدر کمی اسانس ، اگزالات آهک و ویتامینهای A,B,C,D,E می باشد . همچنین مغز گردو دارای مقدر کمی ( 12%) ارسنیک است .برگ درخت گردو دارای 3 درصد اینوژیت ، اسید الاژیک ، اسید گالیک و اسانسی با بوی مخصوص و مقداری پارافین ، تانن ، مواد چرب و املاح معدنی مانند کلسیم ، پتاسیم ، منیزیم، باریم و همچنین کاروتن است .پوسته گوشتدار میوه سبز گردو دارای امولسیون ، قند و اسیدهای آلی مانند اسید سیتریک ، اسید مالیک ، فسفاتها و اگزالات کلسیم است .عصاره برگ درخت گردو خاصیت میکروب کشی و باکتری کشی درد .در صد گرم مغز گردو خام و خشک مواد زیر موجود است:

آب     3/5 گرم
پروتئین     14/8 گرم
مواد چربی     65 گرم
مواد نشاسته ای     13 گرم
کلسیم     100 میلی گرم
فسفر     380 میلی گرم
آهن     3 میلی گرم
سدیم     2 میلی گرم
پتاسیم     50 میلی گرم
ویتامین آ    30 واحد
ویتامین ب 1     0/35 میلی گرم
ویتامین ب 2     0/12 میلی گرم
ویتامین ب 3    1 میلی گرم
ویتامین ث     2 میلی گرم

خواص داروئی:
گردو از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است روغن گردو که از قدیم برای پختن غذاها از آن استفاده می شد است روغنی است به رنگ زرد روشن که دارای طعم مطبوع و ملایم است و باسانی تند (اکسیده ) می شود.

   1. گردو خون ساز و تصفیه کننده خون است.
   2. گردو درمان کننده بیماریهای ریوی است.
   3. گردو مسکن دل پیچه است.
   4. اگر از گردو و عسل  مربا درست کنید برای اشخاص لاغر وتقویت و تحریک نیروی جنسی مفید است.
   5. مربای گردو ملین بوده و آپاندیس را تقویت می کند.
   6. خوردن گردو از تشکیل سنگ کلیه و سنگ کیسه صفرا جلوگیری می کند.
   7. پوست درخت گردو و پوست سبز گردو قابض است.
   8. خوردن گردو برای تقویت جنسی مفید است.
   9. گردو را با انجیر و موز بخورید مقوی حواس و مغز است.
  10. اگر پوست تاز گردو را به دندان و لثه بمالید لثه و دندان را تقویت می کند.
  11. دم کرده برگ درخت گردو برای درمان ورم مفاصل مفید است.
  12. 50گرم برگ گردو را در یک لیتر آبجوش ریخته و بمدت چند دققیه بجوشانید این جوشانده برای شست و شوی زخم ها و التیام انها بسیار مفید است .
  13. دم کرده برگ درخت گردو برای درمان ترشحات زنانه و بیماری سل مفید است.
  14. جوشانده برگ درخت گردو درمان کننده سر درد ، سرمازدگی و بیماریهای پوستی است.
  15. شیره قسمت سبز میوه را اگر چند بار روی زگیل بمالید آنرا از بین می برد.
  16. قسمت سبز و تازه میوه گردو را اگر با آب بجوشانید و موهای خود را با آن رنگ کنید رنگ قهوه ای به مو می دهد .
  17. برگ تازه درخت گردو حشرات موذی مانند بید و ساس را از بین می برد.
  18. اگر زن حامله روزی یک عدد گردو بخورد پس از زایمان پوست شکمش زیبایی خود را حفظ خواهد کرد.
  19. چون گردو دارای مس می باشد بنابراین به جذب آهن در بدن کمک می کند.

طرز استفاده:
گردوی تازه بررنگ سفید با پوست زرد روشن است . مغز گردو را در ظرف سربسته در داخل فریزر نگاهدری کنید تا کهنه نشود .


مضرات :
گردو با داشتن مواد مغذی زیاد غذای بسیار خوبی است ولی نباید در خوردن آن اصراف کرد زیرا زیاده روی آن باعث ورم لوزه و زخم دهان می شود . مخصوصا گردو برای گرم زماج ها خوب نیست و معمولا بهتر است اینگونه افراد بعد از خوردن گردو دهان خود را بشویند و یا انار ترش و یا کمی سکنجبین یا سرکه بخورند . مغز گردو لطیف است و در اثر ماندن کهنه می شود ور نگ آن زرد یا قهو ه ای و طعمش تند می شود و باعث مسمومیت خواهد شد و نباید از آن استفاده شود .

28 / 4 / 1392برچسب:اشکور,محصولات اشکور,گردو,

|
 
همه چیز درباره فندق

فَندُق

با نام علمی Corylus avellana درختچه‌ای است به ارتفاع تقریباً دو متر که ارتفاع آن در نواحی مساعد تا ارتفاع ۶ متر نیز می‌رسد. درخت فندق بومی اروپا و آسیای صغیر است. برگ‌هایدرخت فندق پهن و نوک‌تیز با دو ردیف دندانه، به‌رنگ سبز و یا دمبرگی بطول تقریباً یک سانتی‌مترمی‌باشد. فندق دارای دو نوع گل نر و ماده‌است که بصورت سنبله آویخته در پاییز ظاهر می‌شود. فندق گرد ۲/۵-۱/۵ سانتی‌متر است. دارای پوششی سبز رنگ بوده که پس از خشک شدن تدریجاً از آن جدا می‌گردد.


ریشه واژه

واژه فندق ریشه و بنیاد ترکی داشته و از ترکی به زبانهای فارسی، عربی، هندی و اردو داخل شده است.



ترکیبات شیمیایی

مغز فندق که یکی از خشکبارها است در حدود ۶۰ درصد روغن دارد که به‌رنگ زرد

روشن بوده و دارای طعمی ملایم و بوی مطبوعی می‌باشد. این روغن به

مصرف تغذیه، ‌عطرسازی و نقاشی می‌رسد. مغز فندق دارای مقدر زیادی فسفر نیز

می‌باشد.این دانه، سرشار از آهن است و می تواند برای درمان کم خونی های

ناشی از کمبود آهن به کار رود.


نام های علمی درخت فندق 
تیره: Corylaceae

نام لاتین: Corylusavellana
نام انگلیسی: Filber tree –Hazelnut tree –cobnut

نام فارسی: فندق – گلوز – گلاغوزه

نام عربی: بندق – جلوز – مچجرالبندق


درباره گیاه

درختچه‌ای به ارتفاع یک و نیم متر که در اماکن مساعد به ارتفاع ۶ تا ۷ متر (گاهی بیشتر) در می‌آید و به سهولت جنگلی انبوه به وجود می‌آورد. برگ‌هایی پهن و نوک‌تیز با دو ردیف دندانه، به رنگ سبز و گل‌هایی بر دو نوع نر و ماده دارد. نوع نر این گل‌ها دارای ۳ تا ۸ پرچم است و مجموعه آن به صورت سنبله‌های آویخته در پاییز ظاهر می‌شود. میوه آن که فندق نامیده می‌شود، در حالت تازه از پوشش سبز رنگی پوشیده شده‌است ولی تدریجاً پس از خشک شدن از آن جدا می‌شود. گونه Cavellane به عنوان فندق اروپایی شناخته شده و به صورت تجاری کاشته می‌شود. در اثر دورگه‌گیری این گونه و سایر گونه‌های موجود در این جنس، تنوع زیادی در ارقام فندق ایجاد شده‌است.


انواع فندق

۱.بارسلونا ۲.باتلر ۳.انیس ۴.ایستاریکی ۵.نورتامتون ۶.آنا ۷.سلف هاسگر(پوست آزاد) ۸.رقم اسکینر ۹.توند اجنیتل


نیاز اکولوژیکی

درختان فندق به زمستانِ نسبتاً سرد و تابستان خنک نیاز دارند. برای رشد و تکامل میوه تابستان خنک و طولانی از تابستان گرم و طولانی مناسب‌تر است. درختان فندق برای رفع نیاز سرمایی باید مدت نسبتاً طولانی در معرض سرمای متوسط قرار گیرند. در مناطق مرطوب درخت‌ها نسبت به عوامل بیماری‌زا حساس هستند. درختان فندق مقاوم به سرما هستند. شاتون‌ها و گل‌های ماده فندق در مقایسه با گل‌های باز شده مقاومت بیشتری نسبت به سرما دارند. در صورتی‌که گل‌های ماده باز شده باشند، دمای ۵/۹- درجه سانتی‌گراد به آنها صدمه می‌زند بین حداقل و حداکثر دمای هوا با تاریخ‌های گل‌دهی گل آذین نر و ماده رابطه مستقیمی وجود دارد افزایش مجموع درجه حرارت‌های موثر ظهور کلاله را در ارقام زودرس به تأخیر می‌اندازد. مقاومت بافت‌ها نسبت به سرما تعیین شده‌است که از حساس تا مقاوم عبارتند از: استوانه مرکزی، آوندهای چوب، کامبیوم و پوست. در اواسط زمستان مقاومت جوانه‌های رویشی نسبت به سرما بیشتر از گل‌های ماده‌است. همچنین مقاومت اکثر گل‌های ماده در دی ماه بیشتر از گل‌های نر است. از کاشت فندق در مناطق پست که هوای سرد در آنجا باقی می‌ماند باید خودداری کرد و همینطور بادهای خشک نیز نباید در آن منطقه وجود داشته باشد مناطقی که دارای بارندگی متوسطی بوده و توزیع بارندگی نیز در طول فصل مناسب است برای کاشت موفقیت‌آمیز فندق خیلی مناسب هستند. خاک‌های خنثی تا کمی اسیدی با ۶ pH برای کاشت فندق مناسب است.


آماده‌سازی خاک

نوع خاک مناسب برای کاشت فندق در مناطق مختلف متغیر است ولی به‌طور کلی خاک باید عمیق، حاصلخیز و دارای زهکشی خوبی باشد. در خاک‌های عمیق مقدار زیادی آب و مواد غذایی ذخیره می‌شود که در طی فصول خشک مورد استفاده قرار می‌گیرد. ریشه‌های درخت فندق تا عمق ۵/۲ تا ۴ متر به‌سرعت رشد می‌کند. عوامل نامساعدی مثل وجود لایه غیرقابل نفوذ، بالا بودن سطح آب زیرزمینی، وجود سنگ و شن و عدم وجود تهویه در خاک، رشد ریشه‌ها را محدود می‌کند. خاک باید تا عمق ۴ متر دارای تهویه خیلی باشد. درختان فندق در مقایسه با درختان گردو تحمل بیشتری نسبت به خاک‌های فشرده دارند. ازدیاد فندق از دیاد به دو رویش از دیاد به وسیله بذر و از دیاد رویشی انجام می‌گیرد. در ازدیاد به وسیله بذر با کاشت فندق بلافاصله پس از برداشت همراه با پریکارپ به مقدار زیادی جوانه‌زنی را کاهش می‌دهد. حذف پوسته بذر مثل حذف پریکارپ جوانه زنی را تا ۸۱ درصد افزایش می‌دهد. خواب بذر با یک دوره استراتیفیکاسیون به مدت ۶ ماه برطرف می‌شود. در صورتی‌که فندق دیر برداشت شود (آخر شهریور) پریکارپ میوه‌ها سخت می‌شود در اینصورت ابتدا یک دوره استراتیفیکاسیون گرم در ۲۰ درجه سانتی‌گراد ضروری‌است و به‌دنبال آن بذور فندق باید در معرض یک دوره سرما (۴ درجه سانتی گراد) قرار گیرند. در میوه‌هایی که زود برداشت می‌شوند (آخر مرداد) آندوسپرم و جنین اغلب به اندازه کافی رشد نمی‌کند و جوانه‌زنی این قبیل بذور به‌خوبی صورت نمی‌گیرد. برای از بین بردن خواب بذور فندق اگر آنها را به مدت ۶ هفته در معرض سرمای ۵ درجه سانتی‌گراد قرار داده و سپس به ۲۰ درجه سانتی‌گراد منتقل شوند، اسید جیبرلیک در بذر تجمع یافته و موجب جوانه‌زنی می‌شود.


در ازدیاد رویشی روش‌های مختلفی وجود دارد که عبارتند از:

ازدیاد بوسیله قلمه

ازدیاد بوسیله خوابانیدن

ازدیاد بوسیله پیوند

ازدیاد بوسیله ریزازدیادی


تاریخ و فواصل کاشت

زمین‌های شیب‌دار قبل از کاشت باید تراس‌بندی شوند تا بتوان درختان فندق را با فواصل مناسب در آنها کاشت این عمل استفاده از کودهای شیمیایی، دامی و نیز آبیاری را تسهیل می‌کند. در هنگام کاشت باید دقت شود داخل چاله‌ها عاری از سنگ باشد زیرا وجود سنگ ریشه‌ها را محدود می‌کند. کاشت فندق در اواخر زمستان یا در بهار صورت می‌گیرد. در هنگام کاشت پس از حفر گودال‌ها در ته هر گودال مقداری خاک را به صورت کپه ریخته و ریشه نهال را در روی آن قرار می‌دهند سپس بقیه گودال را با خاک رویی پر کرده و آنرا سفت می‌کنند. اطراف نهال را با خاک اره یا خاک سست پوشانده و آنرا آبیاری می‌کنند. برای کاهش تعداد پا جوش‌ها و حذف آسانتر آنها نهال‌ها را از ارتفاع ۵۰ تا ۷۵ سانتی‌متری سربرداری می‌کنند و تنه نهال‌ها را به منظور جلوگیری از آفتاب سوختگی با یک ماده سفید رنگ‌آمیزی کرده و یا با کاغذ سفید آن‌را می‌پوشانند.


کاشت

در صورتی‌که فندق به‌صورت بوته‌ای یا پرچین پرورش داده نشود، فاصله کاشت ۶ متر است. عملکرد فندق در حالت درخت بیشتر از حالت بوته‌ای است. در حالت بوته‌ای قسمت مرکزی ضعیف مانده و یا در اثر سایه قسمت‌های بیرونی از بین می‌رود. فاصله کاشت بسته به اینکه در بین درختان فندق چیز دیگری هم کاشته شود متفاوت است.


داشت

مراقبت از درختان فندق از جنبه‌های مختلفی صورت می‌گیرد. که به‌قرار زیر است:

هرس:

در درختان بارده شاخه‌های جانبی که بر روی شاخه‌های اصلی قرار دارند هر سال هرس شده مر شاخه‌های ضعیف حذف می‌شوند. اگر در هنگام کاشت هرس ریشه صورت گرفته باشد در مراحل بعدی نیاز به هرس کمتر خواهد بود ولی وقتی درختان فندق ۱۲ تا۱۵ ساله شدند، بهتر است مقدار زیادی از شاخه‌های جانبی هرس شوند تا رشد شاخه‌های قوی تحریک شود. در این حالت در هر درخت ۸ تا ۱۰ شاخه باقی می‌گذارند تا میوه بهتر پر شده و محصول افزایش یابد. اضافه کردن کود دامی به مقدار ۳۰ تن در پاییز به همراه ۶۰۰ کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات و در بهار ۴۰۰ تا ۵۰۰ کیلوگرم سولفات آمونیوم یا ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلوگرم سیانید کلسیم و یا ۱۵۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم در هکتار نیترات آمونیوم پیشنهاد می‌شود.

مبارزه با آفات:

آفات فندق‌ها از قبیل کنه فندق، سرخور طومی فندق، سوسک چوب خوار، کنه مولد کال فندق، سپردار فندق، نماند، پژمردگی باکتریابی، پژمردگی فندق، پوسیدگی قهوه‌ای یا آنتراکوز کپک خاکستری و بیماری ویروس موزائیک می‌باشد.

آبیاری:

اگر فندق در خاک‌های حاصلخیز که ظرفیت نگهداری آب زیادی دارند کاشته شود به آبیاری کمی نیاز خواهد داشت.

حذف پاجوش‌ها:

حذف پاجوش‌ها در اطراف تنه فندق ضروری است به منظور حذف موثر پاجوش‌ها ضروری‌است که عمل حذف، ۳ تا ۴ بار در سال و تا چند سال پس از کاشت صورت گیرد. حذف پاجوش‌های جدید باید تا حد امکان از نزدیک محل رشد آنها صورت گیرد. مبارزه با علف‌های هرز که توسط علف‌کش‌های شیمیایی صورت می‌گیرد.

گل‌دهی:

گل‌دهی فندق ۳ تا ۴ سال پس از کاشت صورت می‌گیرد، ولی معمولاً باردهی از سال ۵ یا ۶ شروع می‌شود مدت باردهی ۱۰ تا ۲۰ سال است. شاخه‌هایی که طول آنها ۱۶ تا ۲۵ سانتی‌متر است بیشترین ظرفیت باردهی را دارند. تمام گونه‌های جنس Corylus یک پایه بوده، گل‌های یک جنسی تولید می‌کنند و گرده‌افشانی آنها توسط باد صورت می‌گیرد. دوره گل‌دهی فندق در شرایط طبیعی حدود ۳ ماه طول می‌کشد که با گرده‌افشانی ارقام زودرس شروع شده و با مرحله اوج گل‌دهی در ارقام دیررس تمام می‌شود. فندق گیاهی خود ناسازگار است، لذا برای انجام گرده‌افشانی مطلوب، باید ارقام مختلف با هم کاشته شود. کاشت ۱۲ درصد درختان گرده‌افشان در شرایط مساعد برای گرده افشانی رقم اصلی کافی‌است.


برداشت

میوه‌های فندق پس از رسیدن بر روی زمین می‌ریزند. میوه‌هایی که به روی زمین می‌ریزند، در اثر رطوبت خاک تغییر رنگ می‌دهند از این رو برای جلوگیری از آن باید در اولین فرصت پوست میوه‌ها جدا شود. میوه‌ها در طول فصل باید ۲ تا ۳ بار جمع‌آوری شوند. عملکرد درختان فندق بسته به سن و قدمت درخت فاصله کاشت، عملیات آماده‌سازی خاک و عوامل دیگر متفاوت‌است. اگر یک هکتار باغ ۲۲۰۰ کیلوگرم محصول تولید کند محصول خوبی داشته‌است عملکرد درختان بارده، از سالی به سال بعد دچار نوسان می‌گردد.


مراکز تولید

مهمترین مناطق تولید فندق در ایران ناحیه اشکور(سفلی و علیا)، بویژه روستاهای کاکرود، کیارمش، زیازو... است.این منطقه بیش از ۶۰ درصد تولید فندق ایران را تحت پوشش دارد.برخی دیگر از مناطق تولید فندق ایران می توان به استان قزوین اشاره کرد.


منابع

دانشنامه رشد

 اسرار خوراکی ها، غیاث الدین جزایری، تهران، نشر امیرکبیر، چاپ اول:۱۳۶۸

2.  درحتها و درختچه ها، خیراله مسعود، تهران، نشر نوینیران، چاپ چهارم:۱۳۸۴

 
نامه عاشقانه به قلم غضنفر

نامه عاشقانه به قلم غضنفر(طنز)

سلام بر تو آااای عشگ من میدونم که صدامو شناختی‌ پس خودمو معرفی‌ نمیکنم
شایدم نشناختی، منم گضنفر

آااه ‌ای عشگ من، چند روز که دلم برات گرفته و گلبم مثل یه ساعت دیواری هر دگیگه شصت لیتر آب را تگسیم بر مجذور مربع می‌کنه، حالا بگو بگال محل ما چند سالشه؟
امروز یاد آن روزی افتادم که تو من را دیدی و یک دل‌ نه صد دل‌ من را عاشگ خودت کردی. یادت می‌‌آید؟
ای بابا عجب گیجی هستی‌، یادت نمی‌آید؟
خیلی‌ خنجی، خودم میگم. اون روز که من زیر درخت گیلاس سر کوچه، لبو کوفت می‌کردم با بربری. ناگهان پدرت تو را با جفتک از خانه بیرون انداخت و من مثل اسب به تو خندیدم، خیلی‌ از دست من ناراحت شدی. ولی‌ با عشگ و علاگه به طرف من آمدی. خیلی‌ محکم لگدی به شکم من زدی و رفتی‌. آن لگد را که زدی برگ از چشام پرید و حسابی‌ عاشگت شدم.
از آن به بعد هر روز من زیر درخت گیلاس می‌‌ایستادم تا تو را ببینم، ولی‌ هیچوگت ندیدم. اول فکر کردم که شاید خانه تان را عوض کردید ولی‌ بعدا فهمیدم درخت گیلاس را اشتباه آمده بودم.

یک گاب عکس خالی‌ روی میزم گذاشتم و داخل آن نوشتم "عشگم" هروگت آن را میبینم به تو فکر می‌کنم و تصویر تو را به ذهن می‌‌آورم. اینم بگم که من بدجوری گیرتیم هااااااااا ! مثلا همین دیروز داداشم داشت به گاب نگاه میکرد، دو تا زدم تو سرشو بهش گفتم مگه تو خودت ناموس نداری به دختر مردم نگاه میکنی‌؟

راستی‌ این شماره‌ای که به من دادی خیلی‌ به دردم خورد. هر روز زنگ میزنم و یک ساعت باهات درد‌ دل‌ می‌کنم و تو هم هی‌ میگی‌ "مشترچ مورد نظر در شبکه موجود نمی‌باشد" من که میدونم منظورت از این حرفا چیه! منظورت اینه که تو هم به من عشگ میورزی، مجه نه!؟

یه چیزی بهت میگم ولی‌ ناراحت نشی‌، گوساله! این چه وضع ابراز عشگه؟
ناراحت شدی؟ خاچ بر سر بی جنبت!! آدم انگد بی جنبه؟
ولی‌ میدونم یکی‌ از این روزا سرتو میندازی پایین و عین بچهٔ آدم میای تو خونهٔ من، راستی‌ خواستی‌ بیای ده تا نون بربري هم سر راهت بجیر!

یه روزی میام خواستگاریت، می‌خوام خیلی‌ گرم و صمیمی‌ باباتو ببوسم و چندتا شوخی‌ دستی‌ هم باهاش می‌کنم که حسابی‌ اول زندگی‌ باهم رفیگ بشیم، راستی‌ کلهٔ بابات مثل نور افکن میمونه. بعد عروسی‌ بهش بجو خیلی‌ طرف خونهٔ ما پیداش نشه. من آدم کچل میبینم مزاجم بهم میریزه!

چند وگت پیش یه دسته گل برات از باگچه کندم که سر کوچتون دادمش به یه دختر دیگه، فچر بد نکن! دختر داشت نگاهم میکرد منم تو رودرواسی جیر کردم گل‌ رو دادم بهش، اونم لبخند ملیحی از ته روده اش به من زد. درسته دختره از تو خیلی‌ خوشگل تر بود ولی‌ چیکار کنم که بیخ ریش خودمی.

راستی‌ من عاشگ گورمه سبزی ام (البته بعد از تو) اگه برام خواستی‌ درست کنی‌ حواست باشه,اگه یه وگت بی‌ نمک بشه، بسوزه، بد طعم بشه همچی لگدي بهت میزنم كه نفهمي از من خوردي يا از خر!

خلاصه اینکه بی‌ گراری نکن، یه خط شعر هم برات گفتم. خوشت اومد اومد، نیومد به درک!

بی‌ تو مهتاب شبی باز گضنفر از آن کوچه گذشت
فکر نکن یاد تو بوده هآ، داشت اونجا ول می‌گشت

گضنفر تو

28 / 4 / 1392برچسب:سرگرمی,طنز,نامه ی عاشقانه,

|
 
درد دل ...

درد دلت را به کسی نگو!

                                         چون یاد میگیرند دلت را از کجا به درد آورند...

 
غذا ها,ترشیجات,مخلفات و مزه های گیلانی

اناربیج

براى 7 نفر
تذکر لازم: تهیه این خورش وقت زیادى مىگیرد

مواد لازم

1_ مغزگردوى سائیده شده _ 350 گرم

2_ سبزى: تره, جعفرى, گشنیز و نعناع _ یک کیلو

یک دسته کوچک خلواش(خنش) و شوشاق

3_ گوشت چرخ کرده گوساله _ نیم کیلو

4_ پیاز متوسط _ 1 بته

5_ رب انارترش یا آب انار یا آب غوره _ به حدى که خورش ترش شود

6_ نمک و فلفل و زردچوبه _ به اندازه کافى

طرز تهیه

مغزگردو را مثل گردوى خورش فسنجان مىسائیم تا نرم شود. سبزى ها را تمیز نموده و شسته مىگذاریم تا آبش برود و بعدا ساطورى ریز خرد نموده با روغن سرخ مىکنیم. پیاز را در گوشت چرخ کرده, رنده نموده ونمک و فلفل را اضافه کرده با هم مخلوط مىکنیم, آنگاه از گوشت چرخ کرده کوفته هاى کوچک , از یک گردو کوچکتر درست مىکنیم. سپس گردوى سائیده شده را با سه یا چهار لیوان آب و کمى زردچوبه مىگذاریم با حرارت ملایم چند ساعت بپزد تا مثل فسنجان به روغن بیفتد, سپس سبزى سرخ کرده را اضافه نموده باز مىگذاریم چند جوش بزند تا سبزى پخته شود, آنگاه کوفته ها را یک یک داخل خورش که در حال جوشیدن است مىاندازیم تا خورش ازجوش نیفتد و کوفته ها باز نشود. ترشى را اضافه مىکنیم روى آتش ملایم چند جوش دیگر که زد و هنگامى که کوفته ها پخته شد و خورش جا افتاد برمىداریم. غلظت این خورش مثل فسنجان است و باید کم آب باشد


باقلا قاتق


براى 7 نفر

مواد لازم

1_ پاچ باقلاى سبز یا لوبیا چیتى یا لوبیا رشتى تازه (3 کیلو) یا پاچ باقلاى خشک (500 گرم)

2_ شوید خشک (4 قاشق غذاخورى) یا شوید تر (یک دسته کوچک)

2_ تخم مرغ _ 3 عدد

4_ سیر _ یک و نیم بته

5_ زردچوبه _ نصف قاشق چایخورى

6_ فلفل و نمک _ به اندازه کافى

7_ روغن یا کره ( کره طعم خورش را لذیذتر مىکند) _ 200 تا 250 گرم

طرز تهیه

پاچ باقلاى سبز را از دو پوست درآورده تمیز مىشوئیم. سیر را پوست کنده و پرهاى سیر را ریز مىکنیم, آنگاه باقلا و سیر ریز شده و زردچوبه و شوید خشک(در صورتى که شوید تر بکار رود آنرا ریز خرد مىکنیم) و کره را مخلوط نموده در قابلمه یا گمج(که ظرف سفالى لعاب دار است و معمولا گیلانى ها از آن براى باقلا قاتق استفاده مىکنند) ریخته و ظرف را روى حرارت ملایم گذاشته و باقلا را کمى سرخ مىکنیم, آنگاه آنقدر آب اضافه مىنمائیم تا روى باقلا را بگیرد و خورش آهسته بجوشد تا باقلا بپزد ولى باید دقت نمود که له نشود. بعد تخم مرغ را در آن شکسته و در ظرف را مىگذاریم تا تخم مرغ بسته شود. نمک و فلفل زده برمىداریم. این خورش با کته, ماهىشور و زیتون پرورده یا ماست و ترب سفید صرف مىشود.

توضیح: در صورت استفاده ازپاچ باقلاى خشک آنرا حدود 10 تا 12ساعت در آب مىخیسانیم


ترشه تره
براى 6 نفر

مواد لازم

1_ سبزى _ یک کیلو: جعفرى, تره, گشنیز, نعناع , کمى اسفناج و کمى خلواش(خنش) اگر در دسترس باشد

2_ سیر _� یک و نیم بته

3_ برنج _ یک قاشق غذاخورى

4_ تخم مرغ _ 4 عدد

5_ آب نارنج یا آبغوره _ یک فنجان(تا حدى که ترش شود)

6_ روغن یا کره _ تقریبا 200 تا 250 گرم

7_ زردچوبه, فلفل و نمک _ به اندازه کافى

طرز تهیه

سبزى را تمیز کرده و شسته, ریز خرد مىکنیم و با یک قاشق برنج شسته شده و با دو سه لیوان آب مىپزیم. بعد سیر را پوست کنده و با کمى نمک با گوشت کوب له مىکنیم و با کره یا روغن و کمى زردچوبه تفت میدهیم تا طلایى شود. وقتى که سبزى پخت نصف از سیر سرخ شده را به آن اضافه کرده و در بقیه سیر کمى دیگر روغن ریخته, تخم مرغ ها را در آن شکسته و سرخ مىکنیم, تخم مرغهاى سرخ شده را همراه با نمک وفلفل و آب نارنج به سبزى اضافه کرده یکى دو جوش که زد و خورش جا افتاد برمىداریم. آب این خورش نباید زیاد باشد. آن را بدون سبزى خلواش هم مىتوان تهیه نمود

توضیح: در غرب گیلان و شرق مازندران مقدار کمى گوشت استخواندار(استخوان قلم) را حدود 10 دقیقه تا یک ربع در آب کم پخته و به مایع خورش اضافه مىکنند


چغرتمه


براى 6 نفر

مواد لازم

1_ مرغ متوسط _ 1 عدد

2_ تخم مرغ _ 8 عدد

3_ پیاز داغ _ 3 قاشق غذاخورى

4_ زعفران, نمک, فلفل و دارچین _ به اندازه کافى

5_ آب لیمو یا آب نارنج _ به اندازه کافى

طرز تهیه

مرغ را تمیز کرده چند قطعه نموده مىگذاریم با کمى آب و نمک و فلفل بپزد. تخم مرغ ها را در ظرفى شکسته با چنگال مىزنیم تا باز شود کمى نمک و فلفل و زعفران و دارچین و پیاز داغ را به تخم مرغها اضافه کرده باز هم مىزنیم تا خوب مخلوط شود. روغن را در تاوه ریخته تا داغ شود. حرارت را ملایم نموده مایه تخم مرغ را در آن ریخته چند دقیقه صبر مىکنیم تا خودش را بگیرد بعد آهسته هم مىزنیم تا تخم مرغ سرخ شده و طلائى خوشرنگ شود, سپس تخم مرغها را به مرغ پخته اضافه کرده کمى آب نارنج ریخته مىگذاریم خورش چند جوش زده و جا بیفتد. این خورش نباید زیاد آب داشته باشد


شامى رشتى

مواد لازم

1_ گوشت مغز ران بدون چربى گوساله یا گوسفند _ نیم کیلو

2_ لپه پاک کرده _ 450 گرم

3_ پیاز متوسط _ 2 بته

4_ تخم مرغ _� 7 عدد

5_ زردچوبه _ نصف قاشق چایخورى

6_ نمک و فلفل _ به اندازه کافى

طرز تهیه

گوشت را تکه تکه کرده مىشوئیم, پیاز را خرد مىکنیم, گوشت و پیاز را همراه زردچوبه با 4 تا 5 لیوان آب مىپزیم. وقتى که گوشت پخت لپه را مىشوئیم و به آن اضافه مىنمائیم. هنگامى که گوشت و لپه کاملا پخت, در ظرف را برمىداریم و مرتب هم مىزنیم تا آب آن تمام شود و ته نگیرد. سپس �لپه و گوشت را در چرخ گوشت خرد مىکنیم(در شمال براى کوبیدن گوشت از ابزارى بنام نمکیار و مشت سنگ استفاده مىکنند). آنگاه تخم مرغ ها را یک به یک در آن مىشکنیم و مخلوط مىنمائیم تا مایه تقریبا شل شود و از قاشق بریزد. نمک و فلفل را اضافه مىکنیم. در تاوه چند قاشق روغن مىریزیم تا داغ شود. یک قاشق سوپ خورى پر از مایه را برمىداریم, در تاوه مىریزیم ومایه را فورا با پشت قاشق صاف و پهن مىکنیم تا به صورت دایرة منظم و گرد درآید. به اندازه گنجایش سطح تاوه شامى را به این طریق مىاندازیم. حرارت را ملایم مىکنیم و به آن دست نمىزنیم و مىگذاریم یکطرف شامى برشته شود بعد با کفگیر پهن با دقت آن را برمىگردانیم تا طرف دیگر آن هم سرخ شود. در این فاصله هروقت که لازم باشد روغن اضافه مىکنیم. وقتى شامى ها حاضر شد, آن ها را در دیس مىچینیم و اطراف آن ها را با برگ جعفرى و پیازچه و تربچه تزئین مىنمائیم


فسنجان گیلانى
براى 7 نفر

مواد لازم

1_ مرغابى, اردک یا مرغ درشت _ 1 عدد

2_ مغزگردو _ 750 گرم

3_ رب انار ترش _ 3 قاشق غذاخورى

4_ نمک و فلفل و در صورت تمایل کمى گلپر _ به اندازه کافى

طرز تهیه

مغز گردو را خوب سائیده و نرم مىکنیم و بعد آنرا با سه یا چهار لیوان آب مخلوط کرده و ترشى را اضافه نموده در حرارت ملایم مىگذاریم دو یا سه ساعت آهسته بجوشد و گاهى هم مىزنیم که ته نگیرد تا به روغن بیفتد و بوى خامى گردو ازبین برود. سپس مرغ را درسته یا به چهار قطعه تقسیم کرده و همراه نمک و فلفل به آن اضافه مىکنیم و مىگذاریم تا مرغ کاملا بپزد و آب فسنجان کم شده و خورش جا بیفتد. در گیلان معمولا فسنجان را را با مرغابى یا اردک تهیه مىکنند, در آن صورت مرغابى را تمیز نموده� کرک و پر آنرا روى شعله آتش کزداده, پاک مىکنیم, گردو و مرغابى را با هم بار مىکنیم. وقتى مرغابى کمى پخته شد رب انار را مىپزیم. گیلانى ها فسنجان را همیشه ترش مىپسندند. اما در صورتیکه بخواهیم فسنجان را شیرین کنیم دو قاشق شکر در آخر کار به آن اضافه مىنمائیم. همچنین در صورت تمایل دو یا سه عدد بادنجان را پوست کنده, سرخ کرده, وقتى که فسنجان کاملا جا افتاد به آن اضافه مىکنیم و بعداز یک جوش برمىداریم

فسنجان ترش با کته و ماهى شور یا ماهى دودى صرف مىشود, ترب سفید هم ازمخلفات سر سفره است


ماهى گردبیج

مواد لازم

1_ ماهى سفید بزرگ _ 1 عدد

2_ سبزى هاى معطر: نعناع, خنش(خلواش), شوشاق _ یک دسته

3_ رب انار _ 2 قاشق غذاخورى

4_ مغزگردو _ 200 گرم

5_ نمک و فلفل و گلپر _ به اندازه کافى

طرز تهیه

مغزگردو را با سبزىمىسائیم یا چرخ مىکنیم, مغزگردو و سبزى را با رب انار و گلپر و نمک و فلفل مخلوط مىکنیم. آنگاه روى سطح ماهى کمى کارد مىکشیم. باله هاى ماهى را با قیچى مىگیریم, داخل گوش هاى ماهى را خالى مىکنیم. شکم ماهى را یک چاک کوچک میدهیم, محتویات شکم ماهى را خارج مىکنیم. بعد ماهى را تمیز مىشوئیم و مىگذاریم در صافى بماند تا آبش برود. سپس داخل شکم ماهى را از مایه مغزگردو و سبزى که حاضر کرده ایم پر مىکنیم. دو لبه شکم ماهى را جفت مىکنیم و با نخ و سوزن بخیه میزنیم. سپس سر و دم ماهى را بهم مىآوریم وماهى را گرد کرده در یک قابلمه مناسب قرار مىدهیم و زیر و روى آن آتش زغال ریخته و ماهى را در حرارت ملایم مىپزیم. امروزه این خوراک ماهى را نیز مىتوان در فر به طریق آسان تر طبخ نمود. یعنى بعداز آنکه شکم ماهى را پر کردیم و دوختیم سینى فر را کمى چرب مىکنیم, کمى آرد مىپاشیم و ماهى را از پهلو روى سینى قرار میدهیم. در طبقه وسط فر با حرارت 350 درجه به مدت یکساعت و نیم مىپزیم. در این فاصله مقدارى سس متشکل از آب انار و یک قاشق کره آب کرده و زعفران روى آن میدهیم تا ماهى خوشرنگ شود.


میرزا قاسمى
براى 6 نفر

میرزا قاسمى اغلب با کته و ماهى شور روى پلو گذاشته شده یا با ماهى دودى و ترشى هفت بیجار خورده مىشود

مواد لازم

1_ بادنجان درشت غیر تخمى _ 10 عدد (2 کیلو)

2_ تخم مرغ _ 3 تا 4 عدد

3_ سیر _ یک و نیم بته

4_ نمک و فلفل _ به اندازه کافى

5_ در صورت تمایل گوجه فرنگى متوسط _ 3 عدد

6_ روغن یا کره _ 200 تا 250 گرم

7_ زرد چوبه _ نصف قاشق چاى خورى

طرز تهیه

بادنجان ها را شسته با نوک کارد پوست آن ها را یک چاک مىدهیم, آنها را روى آتش ذغال یا در کف فر کباب مىکنیم تا بحدى که کاملا پخته شود. پوست و سر بادنجان را مىگیریم. اگر تخمى باشد تا حد امکان تخم آنرا جدا مىنماییم سپس با نوک قاشق آنرا تکه تکه نموده و یا با گوشت کوب له مىکنیم. سیرها را پوست کنده با کمى نمک با گوشت کوب کوبیده و با روغن و کمى زردچوبه تفت میدهیم تا طلائى شود. سپس بادنجان ها را با سیر و روغن یا کره و باز کمى زردچوبه مخلوط کرده روى حرارت ملایم در تاوه سرخ مىکنیم و مرتب هم مىزنیم که ته نگیرد. آنقدر سرخ مىکنیم تا تقریبا آبش جمع شود, آنگاه گوچه فرنگى ها را پوست کنده قاچ قاچ نموده به بادنجان ها اضافه مىکنیم و باز کمى تفت میدهیم تا به روغن بیفتد. سپس بادنجان ها را کنار کرده در وسط تاوه یک قاشق کره ریخته تخم مرغ ها را در آن مىشکنیم, وقتى تخم مرغ بسته شد آنرا آهسته با بادنجان ها مخلوط مىکنیم. نمک و فلفل زده برمىداریم.


کاله کباب
براى 5 نفر

مواد لازم

1_ بادنجان درشت _ 10 عدد

2_ آب انار ترش با آب غوره یا دانه انار _ یک فنجان

3_ سبزى _ نعناع و خلواش(خنش) و شوشاق ریز شده تازه یا خشک _ 3 قاشق غذاخورى

4_ سیر _ یک ونیم بته

5_ نمک و فلفل _ به اندازه کافى

6_ مغز گردوى سائیده شده _ 150 گرم

طرز تهیه

میان بادنجان ها را یک چاک داده روى آتش زغال یا کف فر با حرارت 350 درجه کباب مىکنیم. ضمن کباب کردن گاهى پشت و رو مىنمائیم که بادنجان نسوزد و یکنواخت از اطراف پخته و نرم شود. بعد پوست بادنجانها را مىگیریم. هرگاه بادنجان ها تخمى باشند تخمها را جدا کرده و گوشت بادنجان ها را با قاشق یا گوشت کوب له مىکنیم. سیر را کوبیده سبزى را شسته مىگذاریم آبش برود. آنرا هم خیلى ریز خرد نموده آنگاه بادنجان و سیر و سبزى ونمک و فلفل و مغزگردو و ترشى را با هم مخلوط مىکنیم. اگر دوست داشته باشیم انار ترش یا ملس را دانه کرده به آن اضافه مىنمائیم. کال کباب با کته و ماهى شور صرف مىشود یا مثل ترشى با خورش هاى دیگر صرف مىگردد. سبزىهاى معطر مثل خلواش(خنش) و شوشاق که مختص شمال است همیشه در دسترس نیست لذا فقط از نعناع تنها هم مىتوان استفاده کرد


 

مخلفات و مزه ها

 

 اشپل وابیج
براى 3 نفر

مواد لازم

1_ اشپل ماهى شور(خاویار شور ماهى سفید) _ 250 گرم

2_ تخم مرغ _ 4 عدد

3_ شوید خشک _ 2 قاشق سوپخورى

4_ کره یا روغن _ به اندازه کافى

طرز تهیه

اشپل ماهى شور را کمى با کره تفت مىدهیم. تخم مرغ ها را در ظرفى شکسته با چنگال هم مىزنیم تا باز شود. تخم مرغ را روى اشپل ریخته تا خود را بگیرد, بعداز آن آنها را مخلوط مىکنیم تا تخم مرغ و اشپل با هم سرخ شود. شوید را اضافه کرده برمىداریم. این غذا با کته و ماست تناول می شود


بادنجان بورانى
براى 5 نفر

مواد لازم

1_ بادنجان درشت سیاه _ 10 عدد

2_ سیر _ یک ونیم بته

3_ ماست _ یک کیلو

4_ سبزى: شوشاق و خلواش(خنش) و نعناع _ یک دسته کوچک ( یا سبزى خشک)

5_ نمک و فلفل _ به اندازه کافى

طرز تهیه

میان بادنجان ها را یک چاک داده, روى آتش ذغال یا در کف فر با حرارت 350 درجه کباب مىکنیم تا خوب پخته و نرم شود. پوست بادنجانها را مىگیریم. اگر تخمى باشند, تخم ها را با نوک قاشق آهسته جدا کرده و گوشت بادنجان ها را با گوشت کوب له مىکنیم. سیر را هم پوست کنده با گوشت کوب له مىکنیم. سبزى را شسته و ریز خرد مىنمائیم. بادنجان و سیر و سبزى و نمک و فلفل را با هم مخلوط مىنمائیم. ماست را اضافه کرده در دیس مىریزیم. کمى از سبزى ریز شده را براى تزئین روى بورانى مىپاشیم. اگر شوشاق و خلواش در دسترس نباشد فقط از نعناع استفاده مىکنیم. بورانى را به صورت پیش غذا یا همراه غذا تناول می نمایند


بادنجان ترشى

مواد لازم

1_ بادنجان قلمى ریز _ 20 عدد

2_ سبزى خشک: خنش(خلواش), نعناع و شوشاق _ 250 گرم

��� یا سبزى تازه _ نیم کیلو

3_ سیر _ 3 بته

4_ نمک _ به اندازه کافى

طرز تهیه

براى ترشى بادنجان هاى ریز را که تخمى نباشند ومعمولا در فصل پائیز فراوان یافت مىشوند انتخاب مىکنیم. دم بلند بادنجان ها را طورى مىبریم که سر بادنجان ها کنده نشود و بعد آن ها را تمیز مىشوئیم و از پهلو یک چاک کوچک مىدهیم. بادنجانها را در ظرف لعابى مىریزیم وروى آن ها کمى سرکه مىریزیم ومىگذاریم چند جوش بزند تا بادنجان کمى در سرکه بپزد و نرم شود. بعد آنرا صاف مىکنیم و چند روز در هواى آزاد مىگذاریم خشک شود. اگر از سبزى تازه استفاده مىکنیم, سبزى را شسته و مىگذاریم آبش گرفته شود. سیر را پوست مىکنیم. همراه با سبزى ریز خرد مىکنیم و با مقدارى نمک مخلوط مىکنیم. آنگاه چاکى را که به بادنجان ها داده ایم آهسته باز مىکنیم. داخل شکم بادنجان ها را با سبزى مخلوط با سیر ونمک پر مىکنیم, سپس دو لبه طرف چاک را بهم جفت نموده و در شیشه دهن گشاد متناسبى پهلوى یکدیگر مىچینیم. سر شیشه باید مقدارى خالى بماند تا وقتى که بادنجان ها سرکه را بخود گرفتند و باز شدند گنجایش داشته باشد. سپس روى بادنجانها سرکه خوب و مطمئن که ترش باشد میریزیم. سرکه باید کاملا روى بادنجان ها را بگیرد. بعدازچند روز در آن را باز میکنیم تا اگر سرکه کم شده باشد دوباره سرکه اضافه کنیم و در شیشه را محکم مىبندیم ودر جاى خنک مىگذاریم. این ترشى معمولا بعداز یکى دو ماه حاضر خواهد شد.


دلار

دلار مخلوطى است از سبزى هاى معطر با مقدارى نمک که در گیلان آن را بجاى نمک با میوه هاى ترش مثل گوجه سبز, پرتقال ترش, توت سرخ, سیب ترش و مخصوصا با خیار مىخورند.همچنین مخلوطى از دلار با شکر و سرکه با کاهو صرف مىشود. ضمنا گوجه سبز ترش را در ظرفى بزرگ یا طشت مىشکنند یا له مىکنند با دلار مخلوط کرده و مىخورند که آلوچه دشکن نامیده میشود و بسیار خوشمزه است

مواد لازم

1_ سبزى: گشنیز, نعناع, خنش(خلواش) و شوشاق _ 1.5 کیلو

2_ نمک _ به مقدارى که کمى شور شود

طرز تهیه

اگر سبزىهاى خنش و شوشاق که سبزى هاى مخصوص شمال هستند در دسترس نباشد مىتوان فقط ازگشنیز و نعناع استفاده کرد

سبزى ها را با دقت طورى تمیز مىکنیم که دم ضخیم سبزى جدا شود, پرهاى سبزى را مىشوئیم و در آبکش مىگذاریم تا آبش برود. آنگاه سبزى را لاى یک پارچه تمیز مىگذاریم و رطوبتش را کاملا مىگیریم. سپس مقدار متناسبى نمک روى سبزى مىریزیم و آن را مىسائیم, مىتوان در چرخ گوشت یا آسیاب برقى هم این کار را کرد. دلار باید کمى شور باشد تا بجاى نمک استفاده شود. بعد آن را در شیشه دردار مىریزیم و همچنین مىتوان براى مدتى در یخچال نگهدارى نمود


زیتون پرورده

مواد لازم

1_ زیتون سفت و تازه _ یک کیلو

2_ مغزگردو _ 200 گرم

3_ سیر _ یک ونیم بته

4_ آب انار ترش _ یک لیوان

5_ سبزى تازه: نعناع, خنش(خلواش), شوشاق _ 250 گرم

�� یا سبزى خشک _ 2 قاشق بزرگ

6_ گلپر و فلفل _ به اندازه کافى

 

طرز تهیه

زیتون را مىشوئیم و در صافى مىگذاریم تا آب آن برود, بعد آن را ازهسته جدا مىکنیم و مغزگردو را هم مىسائیم یا چرخ مىکنیم. سبزى را تمیز مىکنیم و در ظرفى مىسائیم یا با گردو چرخ مىکنیم. سیر را مىکوبیم له مىکنیم. آنگاه زیتون و مغزگردو و سیر و سبزى را در یک طرف چینى گود مىریزیم با هم مخلوط مىنمائیم و آب انار ترش را به زیتون پرورده اضافه مىکنیم و فلفل و گلپر را به مقدار کافى مىریزیم. زیتون پرورده مثل ترشى با انواع ماهى ها و انواع خورش ها مثل باقلا قاتق و میرزا قاسمى و غیره مصرف مىشود.

اگر سبزیهاى مخصوص شمال مثل شوشاق و خنش در دسترس نباشد فقط از نعناع استفاده مىکنیم


سیر ترشى

مواد لازم

1_ سیر درشت _ 50 بته

2_ سرکه _ �تقریبا 1.5 کیلو(به اندازه اى که روى سیرها را بپوشاند)

طرز تهیه

براى سیرترشى, سیرهاى تازه و درشت و خشک انتخاب مىکنیم, دم بالاى بته سیر را مىگیریم و ریشه هاى زیادى ته آنرا هم آهسته جدا مىکنیم, باید دقت کرد بته سیر پرپر نشود. سیرها را در یک شیشه دهن گشاد مناسب روى هم بترتیب مىچینیم تا شیشه پر شود. بعد سرکه خوب و خیلى ترش را روى سیرها مىریزیم تا بحدى که روى سیرها را بگیرد. آنگاه در شیشه را محکم مىبندیم و در جاى خنک نگهدارى مىکنیم. سیرترشى از ترشى هاى دیگر خیلى دیرتر براى مصرف حاضر مىشود. آن را معمولا یکسال بعد مصرف مىکنند. هرچه سیرترشى کهنه تر باشد خوشمزه تر وازلحاى درمانى هم که اغلب به مصرف میرسد مفیدتر است


ترشى هفتا بیجار

مواد لازم

1_ بادنجان قلمى بدون تخم _ 5 عدد

2_ گوجه فرنگى کال سبز _ 4 عدد

3_ فلفل ریز سبز که زیاد تند نباشد _ 250 گرم

4_ سیر _ 3 بته

5_ سبزى: نعناع, خنش(خلواش), شوشاق, گشنیز _ یک کیلو

6_ گلپر _ 1 قاشق غذاخورى

7_ نمک _ به اندازه کافى

طرز تهیه

بادنجان ها را مىشوئیم و سر آن ها را مىگیریم, گوجه فرنگى ها را مىشوئیم و فلفل را دم مىگیریم و مىشوئیم. سپس بادنجان و گوجه فرنگى و فلفل را روى یک پارچه مىچینیم ومیگذاریم چند ساعت بماند تا رطوبت آن ها کاملا گرفته شود. سیر را پوست مىگیریم آنگاه همه را ساطورى مىکنیم تا خرد شود. بعد سبزى ها را تمیز مىکنیم ومىشوئیم و رطوبت آن ها را مىگیریم و خشک مىکنیم بطوریکه به هیچ وجه مرطوب نباشد. آن را هم خرد مىکنیم, آنگاه تمام مواد آماده شده را با هم مخلوط مىکنیم در یک شیشه دهن گشاد مناسب میریزیم و مقدارى نمک و گلپر به آن اضافه مىکنیم. شیشه را با سرکه خوب و مطمئن پر مىنمائیم. در شیشه را مىبندیم. ترشى هفتا بیجار را بعد از چند روز مىتوان مصرف نمود. اگر سبزى تازه در دسترس نباشد از خنش ونعناع خشک هم مىتوان استفاده کرد

 
افسانه ی سیا گالش

در فرهنگ بومی منطقه سیا گالش نوعی فرشته یا جن است که حافظ نظام دامداری می باشد. سیا گالش متشکل  از دو جزء « سیا ، سیاه » به معنای کسی است که، دارای چهره ای سوخته و از لباس یا پشمینه ای سیاه استفاده میکند و « گالش» چون بیشتر به کار چوپانی مشغول است، به این نام معروف است. سیا گالش در نظر مردم شخصیتی مهربان دارد که تمام انسان ها و حیوانات را دوست داشته و حافظ و نگهبان آن ها است و در مشکلات آن ها را یاری می کند.


 

روان شاد صادق هدایت  ازسیاه گالش  به عنوان چوپان نیمه وحشی جنگلی و صاحب گله ی گاوان وحشی نام می برد که با مردم عادی آمیزش ندارد و جایگاه زندگی اش در دل جنگل های دور از دست رس است . کار او پناهگاه دادن به حیوانات ، به ویژه جانوران حلال گوشت و قرقگاه طبیعی جنگلی است . اگر در محدوده ی زندگی سیاه گا لش کسی شکار کند و یا به جانوران آزار برساند ، سیاه گالش اورا به سختی تنبیه می کند .


باورداشتهاي‌مردم درموردشمايل‌سياگالش

 

در بعضي ازمناطق ميگويند سيا گالش دو نوع است : زولفين و كل( زلف دارو كچل)روزي كه سر پرستي جانوران حلال گوشت جنگل و كوهستان با سيا گالش موي بلند است ، شكارچيان مي توانند براحتي شكار كنند .زيرا سيا گالش در آب چشمه سارها به آراستن زلف هاي بلند خود مشغول است و از گله ها غافل است . اما روزي كه سيا گالش كچل همراه جانوران حلال گوشت جنگلي و كوهستاني است پا به پاي آنها حركت مي كند و شكار چيان دست خالي از شكار باز مي گردند . البته باورهاي عمومي او را بلند قد ، قوي بنيه ، چهار شانه تصوير مي كند. قدرت او آنقدر زياد است كه مي تواند دو درخت تنومند را خم كند . او موجودي است با هيبت كه هيچ كس در برا برش سخن نميگويد و زبان بند مي آيد. بيش از ده متر قد دارد. هر دستش دو متر و هر پايش سه متر و كف پايش را نيم متر مي دانند ريش ندارد اما سبيل هايش از بنا گوش در رفته است.

 

البته معتقدند سياگالش به هرشكلي مي تواند ظاهر شود از جمله پير مرد عصا در دست يا كودكي دوست داشتني . اما در بيشتر نقاط جلگه و كوهستاني گيلان او را به شكل و شمايل مردي قوي هيكل، سياچرده ، با نيم تنه " چاشو " و شلوار پشمين سيا ه رنگ. اما با جثه اي نه چندان غول آسا كه از قدرت بدني معنوي و بالا برخوردار است و قدرت ناپديد شدن دارد. تصور می کنند در بسياري از نقاط گيلان او را فرشته ، موجودي عيني ، از پيامبران و اولياي خدا ، انساني افسانه اي ، شخصي مقدس ، يكي از بندگان خوب خدا ، موجودي غيبي ، نظر كرده و حتي سيدي بزرگوار به شمار مي آورند و او را سياگالش   مي­گويند زيرا سيا چرده و سيا پوش است و بيشتر در نيمه ي شبهاي مهتابي و در آستانه ي سحرگاه ظاهر مي شود .


افسانه سيا گالش در باور مردم شرق گيلان

 

 سيا گالش ابتدا به شكارچي مستمند كه با شكار گوزن و آهو ، بخشي از هزينه هاي زندگي خود را تامين مي كرد هدايايي مانند مشتي برنج ، گندم ، آرد ، روغن بخشيد و او را از مال دنيا بي نياز كرد . اين باور تمامي مردم شرق گيلان است كه سيا گالش را به نوعي " پيغمبر "مي دانند و او را ماورايي و مقدس مي شمارند . آنها بر اين عقيده اند كه اگر هداياي سيا گالش وارد آذوقه خانواده يا محصول كشاورزي و دامي آن گردد ، آنها را تمام نشدني و پايان نيافتني مي كند .

 

سيا گالش حتي در برابر وعده ي ترك شكار ، گوزن نر فربهي به شكار بانان مي بخشد .كه اگر زنده اش نگهدارد و در گله گاو خود رها كند ، سبب زاد و ولد و بركت فراورده هاي دامي مي شود . البته شرط بهره مندي ازهمه اين فراورد هاي كشاورزي و دامي ، راز داري و بروز ندادن ملاقات با سيا گالش است. كسي كه در برابر خود داري از بركت سيا گالش تا بو مربوطه كه رازداريست را مراعات نكند بلافاصله از آن همه نعمت محروم مي شود و به زودي مي ميرد و اگر زنده بماند و بار ديگر براي شكار به جنگل رود سيا گالش جانش را به بدترين وجه ممكن مي گيرد


روایت هایی از سیا گالش

 

 چوپانی تعدادی گاو داشت...

چوپانی تعدادی گاو داشت و مثل هرسال گاوهایش رابرای پروارشدن به ییلاق می برد. آن سال پیرمرد چوپان دیرتر قصد برگشتن نمود. لذا دربرف زود هنگام محاصره شد و برای نجات جان خود ، گاوهایش رادر برف  رها کرد وبا دلی خونین به روستا ی خود بازگشت. روزهای تلخ زیادی برپیرمرد گذشت تااینکه یک روز اول بهارچند شکاربان به او خبردادند که گاو های اورا درییلاق دیده اند . پیرمرد حرف شکاربان ها راباورنکرد گفت: من آن قدردنیا دیده ام که بدانم زمستان ییلاق چقدرسرداست. پس چطورگاوهای من زنده وسالم مانده اند ؟ اماهر کسی که از ییلاق آمد همین را می گفت. پس چوپان به سمت ییلاق به راه افتاد ودید که گاوهایش چاق وپروارشده اند ومرد چوپانی درکنارآنهاست . پیرمرد فهمید که او سیاگالش است پس بسیار خوشحال شد واصرار کرد که یکی ازگاوهایش رابه سیاگالش انعام بدهد . سیاگالش که پافشاری مرد رادید گفت : آن "کل"( گاو نر) سیاهت رابه من بده پیرمرد چوپان باجان ودل کل سیاه رابه سیاگالش پیشکش کرد، ازآن زمان  آن ییلاق به  سیاه کل (سیاهکل) معروف شده ست.


 شکاربان جوان وپرادعایی...

شکاربان جوان وپرادعایی یکروزبرای شکار به جنگل رفت هرچه گشت هیچ شکاری نیافت . تا به یک دشت بزرگ رسید وگوزن های زیادی رادرکنار چوپان سالخورده وقوی هیکل دید سپس جلو رفت وگفت . ای مرد آیا می توانم یکی ازگوزنهایت راشکارکنم ؟ سیاگالش گفت : این گوزن ها ماده وآبستن اند ، حالا وقت‌شکارنیست ، جوان بسیارخسته وگرسنه بود . پس ازپیرمرد غذایی دیگر خواست . سیاگالش دیگی پرآب برسرآتش گذاشت ودودانه برنج درآن انداخت سپس دورشد جوان برخاست وازکیسه برنجی که آنجا بود چند مشت دیگردردیگ ریخت اما باشگفتی دید که تمام برنجها برروی زمین ریخت جز همان دودانه برنج سیاگالش . سیاگالش آمد و دیگ را از روی آتش برداشت وشکاربان دیگ راپرازبرنج دید . شکاربان هرچقدرکه  می­خواست برنج خورد اما دیگ به ته نکشید. مرد جوان زمانی که قصد بازگشت داشت سیاگالش به او گفت : هیچ وقت گوزن آبستن راشکارنکن ، زیرا معصیت و گناه است وهمچنین گوزنی که با پای خود به سرای تو می آید شکار نکن که برکت ازتو وشکار تو خواهد رفت .


 مرد چوپانی دربرف شدید اسیر شد...

مرد چوپانی دربرف شدید اسیر شد سپس به ناچارگله هایش رادرسرما گذاشت وخود گریخت . بهارکه رسید چوپان به ییلاق رفت تاشاید چند تایی ازگوسفندهایش را زنده بیابد وقتی به محل مورد نظر رسید با شگفتی دید که گوسفندانش صحیح وسالم هستند وچوپان قوی هیکلی کنارآنهاست او به چوپان اعتنا نکرد و فکر کرد که سگ ماده اش گله راحفظ کرده پس سرگرم نوازش حیوان شد . سیاگالش پرسید : ای مرد گوسفندانت چطور ازسرما زنده مانده اند ؟ مرد گفت : کارسگ من است . تا این حرف ازدهان مرد بیرون آمد گوسفندها همگی تبدیل به سنگ شدند .


 سرگالش حسن...

سرگالش حسن در شاه سرا گاوداری داشت و از این راه زندگی می کرد. در سالی زمستان بسیار سخت و پربرف شد و گوزن ها از فرط گرسنگی به آبادی رو آوردند و یکی از آنها نیز به قرار گاه شبانی سر گالش حسن پناه آورد . سر گالش از حیوان گرسنه نگهداری کرد و بهار گوزن را آزاد کرد . چند سال بعد زمستان سختی شد و سر گالش حسن مجبور شد گله گاو هایش را رها کند و به گیلان (مردم روستا به شهر می گفتند) پناه بیاورد. زمستان سپری می شود و در بهار به او می گویند قرارگاه شبانی سرگالش دایر است و گاوهایش سالم وسر حالند. سر گالش به قرار گاه می رود و می بیند مردی بلند بالا و قوی هیکل و سیا ه پوش او را فرا می خواند و به او می گوید این لطف من برای کرامتی بود که تو چند سال پیش در حق یکی دام هایم انجام دادی .من هم به تلافی محبت تو ، امسال گاو هایت را نگه داشته ام .من چیزی نمی خواهم اما اگر دو ست داشتی    می­توانی گاو نر پیش روی  گله ات را به من ببخشی. سرگالش حسن گاو را با کمال میل می دهد . مرد سیا ه پوش نصیحت میکند درخت  کوب ( گونه ای از درخت زیر فون که در جنگل های خزری فراروان می روید – کپ kop ) جلوی قرار گاه برای تو شگون دارد هرگز شاخ و برگ اش را نشکن .آنگاه دست بر گاو نر می نهد و هر دو نا پدید  می شوند.  سرگالش مال و منال زیاد پیدا می کند تا زمانی پسرش شاخه ای از درخت را می برد آنگاه سر گالش در مانده و فقیر شده و بعد از هفت روز می میرد . مردم شاه سرا سیاهکل باور دارند تا آن سال هر کس پاک دل و با ایمان بود گاه گاه نعره گاو نری را که سر گالش حسن به سیا گالش بخشیده بود از چراگاه می شنید ند اما گاو را نمی دیدند .


روزی یک شکارچی به شکار گوزن رفت...

روزی یک شکارچی به شکار گوزن رفت, در میان جنگل گوزن نری را دید، تعقیبش کرد و چون نزدیک رسید تیری شلیک کرد. تیر به گوزن ماده ای خورد و گوزن ماده گریخت. شکارچی ناراحت شد و گوشه ای خوابید. وقتی بیدار شد شب شده بود. خواست به خانه برگردد که دید در آن حوالی کلبه ای است و در آن مردی زندگی می کند. جلو رفت و پرسید می توانم امشب را پیش وی بماند؟ مرد تعارف کرد و برای شام کاسه ای شیر برای او آورد. شکارچی دید داخل شیر لکه های خون است. علت را پرسید. مرد گفت بی انصاف تو امروز گوزن ماده مرا که تازه زاییده بود، تیر زدی و زخمی کردی. شکارچی تعجب کرد و گفت گوزن را که نمی شود دوشید شاید با تله آن را گرفته باشی. مرد به شکارچی گفت بیا از پنجره نگاه کن. شکارچی از پنجره نگاه کرد و دید حیاط پر از گوزن است. پرسید این همه گوزن را از کجا آوردی؟ مرد گفت من نگهبان این ها هستم و تو باید بدانی که نباید بی موقع شکار کنی صبر کن وقت شکار برسد خودشان در تیر رس تو قرار می گیرند. شکارچی صبح فردا عازم خانه می شود و دیگر پی شکار نمی رود. آن مرد سیا گالش و نگهبان حیوانات بود.

 
بنی آدم ...

سعدی کجائی...؟!

                                   گذشت آن زمانها

                                                     حال دیگر بنی آدم ابزار یکدیگرند!!!

 
شکرت...

خدایا...

بارها دقیقا همان جایی دستم را گرفتی که میتوانستی مچم را بگیری!!!

متشکرم,شکرت...

 
راز دل ...

الهی...

راز دل با تو چه گویم که تو خود راز دلی

                                                              دانه و لانه و بال و پر و پرواز دلی

 
افسانه ی یِلَنگ در اشکور

افسانه ی " یِلَنگ = یِه چوم یِه لَنگ" در اشکورات

آنچه در اذهان عمومی به ویژه پیران ، موجود است چنین است : بعضی ها معتقدند که جانوری است که شباهت زیادی به انسان دارد ولی بسیار قوی و نیرومند است و هیکل درشت و بی قواره دارد . دارای یک چشم درشت ونورانی در وسط پیشانی است ( البته نورانی بودن در اینجا ، همان تیز بین بودن است ) و نیز دارای یک پای بسیار بزرگ است که بعنوان مثال : جا پایش را به شعاع یک «سینی بزرگ مسی» میپندارند . دشمن نوع انسان است و بیشتردر قلب جنگل های شمال ، جاهای بسیار مخوف و وحشتناک و آنهم به هنگام شب پیدا می شود . نشانه ی ابراز وجودش هم ، صدا کردن افراد به نام است تا آنها را چنگ آورده و بخورد . ( افرادی که به هنگام شب و بنا به ضرورت به قلب جنگل و قسنتهای ترسناک جنگل رفته اند ) اما دلیل دشمنی وی با نوع انسان و نیز اطلاع داشتن وی از نام و نشان اینگونه افراد ، به درستی روشن نیست.

بعضی های دیگر معتقدند که این جانور «یَلنگ» نام دارد ، نه به دلیل اینکه دارای یک پا است ، بلکه چون جانور بسیار قوی و تنومندی است و کسی را ، از نوع بشر ، یارای برابری و مقابله با او نیست او را « یل » یا « یَلنگ» یعنی جانوری بسیار قوی و خطرناک نامیده اند .

آنجه مسلم است موجوداتی در قدیم وجود داشت که به هیچ وجه با عقاید امروزی ما جور در نمی آید. مثلاً «اساطر» اسکیموها ، حکایت از آن دارد که قبایل اولیّه توسط (خدایانی) که دارای بالهای برنجی بوده به زمین منتقل شده اند و دانایان سالخورده ی سرخ پوست عقیده دارند : «مرغ طوفان» نخستین بار آتش و میوه را به آنان شناسانده است. در کتابی بعنوان «ارّابه ی خدایان» نوشته : اریک فون دنیکن، ترجمه ی دکتر محمد علی نجفی ، از ماشینهای پرنده ای به نام « مروارید آسمان» نام برده شده است و تاکید شده که این حقایق جزو اسرار است و برای توده نیست .

بنابراین موجودات غول پیکری چون : یَه لنگ ، غول ، پیربابو و سیا گالش موجوداتی هستند که از میلیونها سال پیش، سینه به سینه به نسل امروز منتقل شده اند .

 
افسانه کوه عروس و داماد اشکور

کوه عروس داماد
کوه عروس داماد که در ضلع شمال غربی سی پرد ودر ضلع غربی پلورود قراردارد در بین اهـــــــالی بخش رحیم آباد معروف به (عروس داماده تله ) می باشد. تله به معنی کوه و یال صخره ای وسنگی می باشد و عموما پرتگاهی است ترسناک و صعب العبور ؛ مانند تاشه تله ، نیاشتو تله، سورخه تله ، وایگانه تله و…. . این کوه در ۲۵ کیلومتری جنوب شهر رحیم آباد ودر کنار جاده آسفالته ی رحیم آباد به اشکور درسمت راست تونل قرار دارد در ارتفاع ۲۰۷۰ متری وتمام صخره ای با پو شش جنگلی بسیار محدود ودرختان کم ارتفاع ۲تا ۵متری واقع شده است. از نظر جغرافیایی در ییلاق رحیم آباد وشمال غربی دیلمان سیاهکل واقع شده است . در ۷۰۰ سال پیش عروس زیبا ی داستان دختری ازدیلمان با چشمانی سیاه چون شوکای دیلمان و تمشک تمشکزاران گیلان ،سپید چون برف های نشسته بر قله ی بلند سماموس ،خوش خرام چونان کبک دره های کوهستانی اشکور، زیباتر از لیلی و زلیخای داستانهای ایرانی ، خوش قدو قامت تر از رعنا دختر زیبای ترانه ها وقصه های اشکوری با گردنی کشیده و وبناگوش چون کمره ی کوه بلند سماموس ، درلباس محلی قاسم آبادی چون ریاحین دشت گیلان الوان ورنگ به رنگ ،چون مردان با گله به دامان (دامنه ی جنگل ومرتع)می رفت و چوبدستی چوپانان بردوش می انداخت و پاتاوه ی آنان را برپای می کردآوازه ی زیبایی او در میان کوه های دیلمان و اشکور ورحیم آباد پیچیده بود وپسر سروقامت قصه ی ما اهل سیاهکل بود ،چون پلنگ بیشه زاران گیلان چابک ،وقتی تبر بردست می گرفت چون رستم دستان بود، چون باد می دوید. با دو داس به بالای درخت می پرید وبرای دام ها برگ می چید درکشتی گیله مردی همتایی نداشت مثل همه ی کوه وجــــنگل نشینان رشید و خوش اندام ،زمخت وستبر،پنجه هایش پولادین بودو چون شیر می غرید و…..او هرگز دختر زیباروی دیلمانی را ندیده بود روزی که بااسب به جنگل می رفت دختر قصه ی ما راکه در حال بازگرداندن گله ی گاو به روستا بود می بیند و صد دل شیدای او می گردد چهره ی زیبای دختر دیلمانی آنچنان اورا مجذوب خود می کند که یارای چشم برداشتن از اورانداشت وچنان از اسب برزمین افتاد که گویی پهلوانی ستبر اورا برزمین زده است اما ازآن سو نیز دختر دیلمانی شیفته ی زیبایی و قامت زیبای او می شود وآنچنان مجذوب می شود که فراموش می کند گاو ها در جنگل پراکنده شده اند این نگاه های عاشقانه دقایقی به طول می انجامد وهرکدام راه خود راطی می کنند و گیج ومبهوت به خانه برمی گردند. فردای آن روز پسردیلمانی به نزد دعانویس محل می رود تا دعای عشق دختر رااز دعانویس بگیرد ودختر دل در مهر اوببندد غافل از آن که دختر دیلمانی نیز زنی رابه نزد دعانویس می فرستد تا دعای مهر پسر رابه خود از دعانویس بگیرد و اینگونه دعانویس از راز آنها باخبر می شود وموضوع رابه هردو اطلاع می دهد وکار دعانویسی رابی نتیجه می داند وبه آنها می فهماند که هردو عاشق همدیگرند و چون دختر را در خطر می بیند مخفیانه با او عقد کرده و باهم نقشه ی فرار رامی گذارند و شبانه از دیلمان فرار می کنند وبه سوی جلگه ی گیلان(رحیم آباد)حرکت می کنند بعد از گذر از روستای شوک و گره کوابر ودر مسیر زیاز در میان  پرتگاه های هراس انگیز سی پرد گرفتار می شوند راه بازگشت را بدتر از راه روبرو می بینند از یک سو  پدرومادردختر،جلوتر از آن هم امکان نداشت بروند چون در عمق دره ی پلورود سقوط می کردند همان جا برتخته سنگی تکیه دادندواز خدا طلب نجات کردند که آنها را از همدیگر جدا نکند و آنقدر ناله سردادند که سنگهای اطراف آنان تکه تکه شد (این سنگها براثر فرسایش بدین شکل درآمده اند که اکنون نیز کاملا معلوم است )بیهوش و خسته وگرسنه به سنگ ها تکیه دادند ، پدرومادر دختر که این بی آبرویی برایشان بسیار گران بود دست به دعا برمی دارد واز سویدای دل فرزندشان را نفرین می کنند،مادر با سوز دل می گوید : «الهی! دختر ،سنگ سیاه شوی ودررهگذر بیفتی! ،الهی! لعن مردم نصیب شما شود! … آری عروس وداماد چو ن دو  سنگ سیاه کنار هم در آن پرتگاه مهیب درآمدند وداستان آنها در میان روستاها و جنگل های رحیم آباد واشکور پیچید وسینه به سینه نقل شد و دوسنگی که از کنار جاده ی قدیم وجدید دیده می شوند اگرچه سنگ های سیاه عروس داماد نیستند اما همان سنگهایی هستند که این دو برآن تکیه داده بودند و صدها سال بود که رهگذران وچاربداران (چهارپادار یا استر دار)آن را همچون راهنمایی می دانستند که مسیر راه رحیم آباد به اشکور ودیلمان وقزوین را گم نکنند ( این کوه در مسیر راه مالروی قدیم رحیم آباد به دیلمان ،رودبار ، قزوین وتنکابن قرار داشته است ) .تعابیر متفاوتی از این داستان شده است که یک تعبیر آن این قصه ی عامیانه ی روستایی و حتی شهری شهرستان های املش ورودسر می باشد .به عنوان مثال در تعبیر دیگر این قصه که در منطقه ی رحیم آباد مقبول تر است ، آمده است که عروس و داماد به دلیل بی توجهی به حرف مادر که از آنها خواسته بود به طرف گیلان (رحیم آباد)حرکت نکنند تا نماز او تمام شود وآنها مخصوصا عروس به این درخواست مادر توجهی نمی کنندوبه راه می افتند ،مادر بعد از نماز می بیند که همه رفته اند دست به دعا برمی دارد ودختر خود را این گونه نفرین می کند الهی مادر سنگ سیاه شوی وتوراه بیفتی ومردم لعن ونفرینت کنند. وآنان وقتی باهمراهان به این نقطه (کوه عروس داماد در نزدیکی زیاز رحیم آباد) می رسند تبدیل به سنگ سیاه می شوند به گونه ای که از آن ارتفاع زیاد همگان آنها را ببینند وانگشت به دهان شوند.

 
جمعیت روستا های رحیم آباد اشکور

بخش رحیم آباد با وسعتي معادل 800 کيلومتر مربع به تنهايي از 7 شهرستان استان گيلان وسيع‌تر است. جمعيت بخش 29 هزارنفر و داراي 7830 خانوار است. داراي چهار دهستان و 219 روستا است. دهستان‌هاي بخش رحيم آباد به نام‌هاي رحيم‌آباد (طول لات)، اشکور سفلي، (اشکور علياوسيارستان ييلاقي) و شوييل است که جمعيتي معادل 22 هزار نفر را در خود جاي داده است و شهر رحيم آباد نيز جمعيتي معادل 7000 نفر دارد دهستان، رحيم آباد (طول لات) با جمعيتي برابر 10 هزارنفر پر جمعيت‌ترين و دهستان اشکور عليا و سيار ساق ييلاقي با جمعيتي معادل 3500 نفر کم جمعيت‌ترين دهستان مي‌باشد

جمعیت روستاها

 

در جلوی اسم هرروستا تعداد جمعیت آن آورده شده است

موسي كلايه  805 لرود 520 اغوزبن كندسر  391 ملكوت  397 سجيران  340 بويه  286 شوك  331 مربو  348 كجيد  245 گره گوابر 322 ليما  237 كلامرود  197 توكاس  281 كاكرود  243 نيلو  271 لشكان  253 خراسان پشته  226 گورج  158 كياسه  160 زياز  179 ديماجانكش  205 طولاي بالا  134 امام  122 جيركل  177 عزت آباد شرمدشت  197 پوده  173 گيري 157 پي اغوزبن  154 سياه خولك 149 لسبو  159 ريسن  152 سيارستاق  139 هلوبن دره  136 روم دشت  98 كاكرود  94 بالالام بشكست  112 شفيع اباد  99 برمكوه  115 تماجان  71 ديورود  99 ميلاش  110 اكبراباد  108 لياسي  74 ايزدين  115 مايستان پائين  84 عزت آباد (عسکرآباد) 104 رزه گردن  110 لام بشكست پائين  95 شوئيل  85 لترود  83 جيرده  71 نياسن  93 قاضي چاك  64 سزرود  101 كلرود  94 ليماگوابر  63 زراكي  95 توسه چاله  79 ياسور  56 مازي بن  94 كشايه  82 استخرسر  69 شيه  66 طولاي پايين  58 زورزمه  74 دليجان  55 شرمدشت  76 دشتك  73 درسنك 69 گرمابدشت  51 پرچ كوه  78 بلترك 40 گيلايه 77 درگاه 76 ليماچال 57 سارم 51 پرندان 60 لرده 59 تواسانكش 56 سياه استخر 55 ويشكي 40 چاكانك 58 تلابنك 42 وگلخاني 40 ملجادشت 38 كيارمش 37 مومن زمين 37 ولني 29 سلوكبن سفلي 45 طارش 44 رودبارك 43 مطلاكوه 43 ايرمحله 36 چمتو 52 كلايه پهلو 46 ميانرود 44 سوخته كش 44 مازودره 42 لات محله 41 توكامجان 27 خانه سرك 44 بلكوت 36 تليكان 43 دتورسر 40 ميان لنگه 39 شوله 39 مايستان بالا 35 تلابن 31 سرخ تله 30 رودبارده سر 30اركم 28 كشمش 27 اسيابدره 27 چاكل 16 مازگاه 38 كلايه 35 سراورسو 30 بازارمحله 27 شادراج عليا 25چلمانرود 45 گوگاه 38 سياهكوه  36 سليمان چپر 34 سلجه 33 برگام 27 ترپو 25 اسك 25 ابدوچال 27 شهرسمام 26 پتنك 25 تله سر 25 وربن 24 تليسين 20تازه اباد 41 گرمايسر 30 زهون بره 28 سلوكبن وسطي 27 هلوچاك 25 سنگ بنگ 17 پرامكوه 10 زيدي 26 كلكاموس 23 خراسان سر 23 چكرود 22 نيلوپرده سر 22 سياه كشان 18 1اغوزكله 17 4رياب 17 نركي 16 كوجي 15 جورده 14 حسني كوه 18 8اره چاك 15 سرتربت 15 چشان 14 كاغذي 14 دواب 13 فكش 12 سرده 11 النكنگه 8 چمتوكش 15 خورسندكلايه 14 دوگل 13 سلوكبن عليا 13باباجان دره 13 ليلكي 10 پرويزخاني 9 سنگسرود 8

 
داستان کوکو

کوکو یا کوکه

کوکو ، افسانه دختر بچه ای یتیم در گیلان است که مادر خود را از دست می دهد و ماجراهایی را به چشم می بیند.

«کوکو» ، سی و دو سانتی متر قد دارد. این موجود ، دختر بچه ای یتیم است، که همه افسانه های گیلانی ها را پر کرده است. مشخصه کوکو در افسانه ها بی معرفتی است چون کوکوها جمعی با یک ماده جفت گیری و سپس ماده بیچاره را به حال خود رها می کنند. ماده بی‌خانمان و ‌آشیان، لانه پرنده‌های دیگری را انتخاب می‌کند و در هر آشیانه فقط یک تخم می‌گذارد و بعد آن پرنده‌ ناچار از تخم کوکوی ماده مراقبت می‌کند تا به دنیا بیاد.

اما چرا بی‌آشیان؟ چون رسم پرنده‌ها این است که نرها برای اثبات توانایی جفت‌گیری لانه بسازند، ولی حالا وقتی چند پرنده نر با هم باشند، هر کدام به لانه سازی مشغول شود سرش کلاه رفته. تنبلی به کوکوها هم سرایت کرده.

«کوکو تی‌تی» یا همان کوکوی معروف، از جمله پرندگانی است که به خاطر آواز حزن‌انگیز و موزونش در گیلان موجد افسانه‌هایی شده که از گذشته‌های دور بر سر زبان‌ مردم این دیار بوده

در گیلان، روایت‌های مختلفی از این پرنده هست: بعضی‌ها این پرنده را دخترکی یتیم یا نوعروسی پاکدامن می‌دانند.

«کوکو» دختر کوچکی بود که مادرش خیلی زود می‌میرد و غربت نبود مادر را هیچ چیز برایش پر نمی‌کند مگر ساعت‌هایی که همراه پدر است. چند سال مرد با دخترش سر می‌کند و خودش را از محبت یک هم‌آشیان دلخواه محروم می‌کند تا با گوش و کنایه‌ها و دلسوزی‌های دیگران، بالاخره ازدواج می‌کند و برای دخترش نامادری می‌آورد. اولین شبی که کوکو بی‌حضور و لطف محبت پدر خوابید، مادرش را در خواب دید که غمگینانه به او نگاه می‌کرد. او تا صبح چند بار از خواب پرید و بالش یادگار مادرش خیس اشک بود. کوکو هرگز از نامادری بوی مادر به مشامش نرسید و او به کوکو خیلی سخت می‌گرفت. او می‌دانست که همه چیز و دل و جان شوهرش بسته به این دخترک است.

عشق به مرد که در هر دوی آنها به شکلی متفاوت وجود داشت و کامل بودن دختر کوچولو و بدتر از همه فهمیدن اجاق کوری زن، آتش حسادت به دختر را در دلش راه داد.

کوکوی کوچولو، صندوقی داشت که کم‌کم جهیزیه‌اش را در آن جمع می‌کرد و کم‌کم صندوق پر از پارچه و دست‌دوزی‌ها و کاردستی‌های هنرمندانه و زیبای دختر شده بود.

از دیرباز در روستاهای گیلان رسم بود که دختر باید با دوخت‌ودوز و جمع آوری جهیزیه ، ابراز سلیقه کند و برای ورود به زندگی جدید آماده شود. در دل زمستانی سیاه که کوکو برای دیدار خاله به روستای کناری رفته بود و برف راه بازگشت را بسته، نامادری مهربان مشتی از آویزه‌های نخی را در لابه‌لای لباس‌ها و بافتنی‌های صندوق کوکو گذاشت. در همان زمستان برای کوکو خواستگار آمد و قرار شد بعد از نوروز به خانه شوهر برود. روزهای آخر نامادری با کوکو خیلی مهربانی کرد و مدام مثل کوکو خیال‌پردازی می‌کرد اما با چه خیالاتی؟!

دستمال را نامادری به سر «کوکو» بست، حلقه زرین را عمه داماد در انگشتش کرد و این شکل جشن نامزدی برگزار شد. صبح بعد وقتی کوکو خواست دستمال سر را در صندوق بگذارد، نامادری صدای زوزه مانند دردناکی از بالاخانه شنید. وقتی رسید دید کوکو موپریشان و چهره خراشیده وسط اتاق مچاله شده و نشسته. همه چیزهای صندوق در گوشه و کنار اتاق پخش بود و بوی ناک و خزه و خیسی همه جا پر شده بود. دختر که حاصل سال‌ها تلاش و امیدواری را که با آن همه آرزو و خوش‌خیالی، کشیده بود بر باد رفته می‌دید از خدا خواست که او را از این رنج و از این سرافکندگی و از این زندگی خالی از امید، خلاص کند. هنوز نامادری کامل وارد اتاق نشده بود که کوکوی قصه ما پیچ‌وتابی خورد و لحظه‌ای بعد به صورت پرنده‌ای زیبا و دوست‌داشتنی درآمد و پروازکنان به بالای درخت نارون همسایه رفت و در حالی که صدایش روشن و دلنشین اما دردناک بود، شروع به خواندن کرد:

«کوکو، بسوج؛ کوکو، ببیج؛ کوکو، بنال» (کوکو، بسوز؛ کوکو، برشته‌شو؛ کوکو، بنال»

کوکو پر و بالی زد و به سوی جنگل انبوه و بی‌برگ روستا در آن زمستان سرد و غم‌گرفته پرواز کرد و ناپدید شد.
و هنوزم ای صدا فصل بهار از جنگلا به گوش میرسه و قدیمی ها براش افسوس میخورند و دل میسوزونند.

 
نامهای اشکوری

نام های مردم اشکور

اسامی با مصما و جالب زیر را به یاد داشته باشید!!!

 آرنگ (نام کوهی در اشکِوَرات)، افرا (از درختان جنگلی)، پاموج (راه‌پيم، هم‌پا)، پورديل (آدم با دل و جرات)، جيم‌رو (سرخ رو، آتشين‌رخ)،دامون (جنگل) و... که از جمله نام‌های گيلانی برای پسرهاست و يا نام‌هايی مانند گيل (قوم گيل)، گيلداد (اسم تاريخی)، ليما ، نسپر (از انواع پرندگان جنگلی خوش آواز)، اَرسو (اشک غم يا شادی)، نينای (عروسک) و ...

 

این نام ها از زیباترین نام های اشخاص گیلانی در طول تاریخ می باشد که برگرفته از طبیعت ، تاریخ ، مکان و ... می باشد که آقای جکتاجی در کتابی به عنوان نام های گیلان و مازندران جمع آوری نموده است . من هم بعضی از این نام ها را که مربوط به دیار اشکورات می باشد و خودم از نزدیک با اشخاص برخورد نموده ام را در ادامه قرار میدهم . جالب اینجاست که هنوز بعضی از این افراد در روستاهای لامشکن و گره گوابر و منطقه ی اشکورات زندگی می کنند ...

 

 

آرنگ : نام کوهی در اشکورات.

خوجير : زيب، خوب، جميل

کاس مار : مادر (دختر) زاغ چشم.

مريم‌گوله : گل مريم.

نسا (نسو) : جنگل هميشه سايه، سمت رو به سايه.

وسمار : مادر (دختر) بس است. آخرين دختر باشد.

وسی : احتمالا به معنی آخری است .

سَلَمبار : چشمه‌ای گوارا در اشکورات.

گول‌علی : از اسامی مذکر

کياملک : از مقتدرترين امرای سلسله هزاراسبی اشکوری بود.

سيلان : پرنده‌ای با سينه سفيد و بال‌های سياه که از گنجشک بزرگتر است .

گول‌صفا : گل لاله‌عباسی

پیل آقا : منظور همان پیلا آقا یا آقا بزرگ بوده است .

تلايه : صبح خيلی زود

کاس‌خانم : دختری که چشمان زاغ(آبی) دارد .

کاسی : از اسامی دخترانه روستايی و به معنی چشم زاغ

کاس‌گول : از ديگر نام‌های محلی گياه سوته‌واش است که از گل‌های وحشی صحرايی به حساب می‌آيد و به

نام گل استکانی در منازل می‌کارند.

مريم‌بانو : گوش‌ماهی يا صدف‌های به رشته در آورده و گردن‌بند شده .

بی‌بی : کرم ابريشم

نينای : عروسک

بويه : پدر موسس سلسله ال‌بويه.

ننه جانگداعلی / زر بانو / گول خانم / گول دسته و ...

 اگرنام هایی از مردم اشکور در  ذهنتان است ، در بخش نظرات بیان کنید  تا در این تایپیک قرار بگیرد . به

امیدی سربلندی هر چه بیشتر  سرزمینمان ، اشکورات

منبع:http://www.arangeshkevary.blogfa.com

 
داستان رعنا

رعنا

روايت مي کنند سرگالشي به نام هادي در منطقه اشکورات بود که در فصل زمستان براحتي راه هاي کوهستاني صعب العبور اشکور را در سرماي شديد و طاقت فرساي آن پشت سر مي گذاشت و در گيلان در زميني که ملک اربابي بود سکونت داشت . کار اصلي وي دامداري بود . در ييلاق (اشکور) در مرتعي زيبا به نام لزر که در تصرف و مالکيت شخصي به نام مختار خان بود سکونت داشت ، همراه دام ها و کارگران ييلاق-قشلاق مي کرد . مرتع لزر در روستاي لشکان اشکور در کنار رودخانه پلورود واقع شده است . لشکان کدخدايي به نام کربلايي عاشور داشت و اين کدخدا فرزندي پسر به نام نوروز داشت که رعنا شخصيت اصلي داستان همسر وي بوده است . سرگالش هادي در منزل کربلايي عاشور در هنگام کوچ تابستانه استراحت مي کند . زيبايي رعنا که زبانزد خاص و عام بود و در منطقه تاکنون کسي به زيبايي او ديده نشده بود از معروفيت خاصي برخوردار بود . ماهي بود تابان و خورشيدي بود فروزان . تمامي حرکات و رفت و آمد هاي او و ديگران مورد توجه مردم بود و از طرفي حضور مداوم سرگالش هادي به خانه پدر رعناباعث ايجاد ظن جديدي مبني بر عاشقي سرگالش هادي و رعنا شد و سر انجام کربلايي عاشور و اقوام او سرگالش هادي را مورد ضرب و شتم شديد قرار دادند . ارباب سرگالش هادي از او مي خواهد که نگران نباشد ، انتقام وي را از آنها مي گيرد . بعد از 40 روز استراحت و مداوا در منزل ارباب به گيلان عزيمت مي کند و در آنجا با کرد آقاجان آشنا مي شود . سرگالش هادي به اتفاق کرد آقاجان و چند تن ديگر به روستاي کلورود اشکور مي روند . و در کلورود با دو نفر به نام سلطان علي و علي آقا هم پيمان شده که انتقام سرگالش هادي را از کربلايي عاشور و اقوامش بگيرند .


 کردآقاجان گندم ها و علوفه هاي اهالي لشکان را به آتش مي کشد و سپس در غاري مخفي مي شود . کربلايي عاشور که خود را عاجز از مبارزه با کردآقاجان و دار و دسته اش مي بيند با همشتي اربابان معروف به قواي دولتي نامه مي نويسد و خواستار دستگيري کرد آقاجان ميشود . نائب علي خان به همراه قزاق ها به رحيم آباد آمده و منطقه را قرق مي کند . نائب علي خان با 150 نفر مجهز به سلاح سرد و گرم در روستايي به نام نياسن نزديک کلورود مستقر مي شوند . از دو طرف به محل اختفاي کرد آقاجان حمله مي برند و کرد آقاجان را در روي تخته با تفنگ مجروح کرده و به قتل مي رسانند . نائب علي خان علت مهاجرت کرد آقاجان را از منطقه رودبار به اين منطقه جويا مي شود و مردم سرگالش هادي را عامل اين مهاجرت معرفي مي کنند . آنها به دنبال سرگالش هادي به طرف لشکان حرکت مي کنند . مردم لشکان که دل پري از سرگالش هادي داشتند او را با دسيسه به منزل رعيتي به نام عبدا... در محله سوگل سر مي کشانند . و چون مي دانستند از پس او نمي توانند بر بيايند با نيرنگ او را در درون خانه مورد حمله قرار داده و توسط کربلايي عاشور و پسرش به قتل مي رسانند .
اربابان نيز با پرداخت رشوه ماجراي قتل سرگالش هادي را به نائب علي خان اطلاع داده و او را از تحقيقات بيشتر باز مي دارند . ماجراي عاشقانه سرگالش هادي و رعنا و قتل دو شخصيت اصلي داستان که حقيقت دارد موجب پيدايش اشعار و ترانه هاي عاشقانه فراواني شده است . ثمره ازدواج رعنا با نوروز دختري است به نام صغري که در روستاي امير گوابرِ دهستان طول لات در محلي به نام گوسفند گويه زندگي مي کند .
تو که گوتي مو ناخوشم رعنا         مختار خان سرگالشم رعنا
بهار شونم آي لزر نيشم رعنا        سالي سيصد من روغن کشم رعنا
راه پلورود سر به جيراي رعنا        قزاق بوماي دست به تيراي رعنا
بزا آقاجان چپيراي رعنا               تي آقاجان گول امشب ميراي رعنا
اونه هفتم کي بگيراي رعنا            رعنا گله رعنا ، گل سمبلاي رعنا

 
گریه ...

گریــــــه شاید زبان ضعـــف باشد...

شاید کودکــانه...

شاید بی غــرور…
اما هر وقت گونه هــــایم خیس می شـــود
می فهمــــم

نه ضعیفم...

نه کودکم...

بلکه پر از احساســـم …

 
دست هایمان ...

دست هایـمان را بـهم قفـل کنیم
فقط یـادت باشد
کلیـد را جایـی بـگذاری که
یـاد هیـچ کدامـمان نـماند…

 
فندق

فندق

فندق یکی از محصولات استراتژیک مناطق اشکورات رحیم آباد شهرستان رودسر بوده و۱۵هزار خانوار به کار کشت فندق در این شهرستان مشغول هستند.
شهرستان رودسر از لحاظ تولید سطح زیر کشت فندق در کشور مقام اول را دارد و درصد بالایی فندق کشور در استان گیلان بویژه اشکورات رودسر تولید می‌شود.
کشور ایران مقام ششم تولید فندق جهان را به خود اختصاص داده است.

ارزش تغذیه ای

فندق خواص و ارزش تغذیه ‌ای زیادی دارد، به همین دلیل از بروز خیلی بیماری‌ ها پیشگیری می ‌کند.
در هر ۲۸ گرم فندق که به طور متوسط معادل ۲۰ عدد مغز آن می باشد، ۱۷۶ کالری انرژی نهفته است. این مقدار فندق دارای ۱۷ گرم چربی، ۵ گرم کربوهیدرات، ۴ گرم پروتئین و حدودا ۲ گرم آب می باشد.
فندق با داشتن روغنی خاص (اسید اولئیک)، پروتئین، کربوهیدرات، بتاسیتوسترول، ویتامین‌ها و املاح ضروری، جایگاه مخصوصی را در بین دیگر آجیل‌ ها باز نموده است.

در ۱۰۰ گرم مغز فندق مواد زیر موجود است:

  • انرژی ۶۲۵ کالری
  • درخت فندق
    آب ۵/۸ گرم
    پروتئین ۱۲/۵ گرم
    مواد نشاسته‌ای ۱۵ گرم
    مواد چرب ۶۰ گرم
    کلسیم ۲۰۰ میلی‌گرم
    فسفر ۳۲۰ میلی‌گرم
    آهن ۳/۵میلی‌گرم
    سدیم ۲ میلی‌گرم
    پتاسیم ۷۰۰ میلی‌گرم
    ویتامین ب ۱ ۰/۵ میلی‌گرم
    ویتامین ب ۳ ۱ میلی‌گرم

بتاسیتوسترول

بتاسیتوسترول که به مقدار زیادی در فندق یافت می ‌شود، اثر فوق‌العاده‌ای در کاهش کلسترول و پیشگیری از سرطان (مخصوصا سرطان سینه و پروستات) دارد.

روغن فندق

فندق غنی از روغن است. در واقع ۶۰ تا ۷۰ درصد فندق از روغن تشکیل شده است.
این ساختار و ترکیب روغنی دارای فواید زیر برای بدن است:
تامین انرژی، تنظیم حرارت، محفاظت در برابر عوامل بیرونی و کمک به گردش ویتامین‌های محلول در چربی.
در روغن فندق، برخی اسیدهای چرب وجود دارند که اعمال مهمی را برای بدن انجام می‌ دهند؛ به عنوان مثال “اسید اولئیک” موجود در روغن فندق از افزایش کلسترول خون پیشگیری می‌کند(کلسترول را به میزان ۲/۲۶درصد کاهش می ‌دهد)، قند خون را تنظیم می ‌کند و آپوپروتئین A-1 را که برای پیشگیری از بروز بیماری ‌های عروق سیاهرگ مفید است، افزایش می ‌دهد(به میزان ۲۵ درصد) و آپوپروتئین B که مضر می ‌باشد را کاهش می ‌دهد(به میزان ۵/۷ درصد).
دیگر اسید چرب مفید در روغن فندق، “اسید لینولئیک” است که به مقدار زیادی در روغن فندق یافت می ‌شود. لینولئیک اسید نقش خیلی مهمی در رشد و سلامت اندام‌ ها دارد.

ویتامین های فندق

فندق یک منبع خوب از ویتامین‌های B1، B2 و B6 است. این ویتامین ‌ها برای حفظ سلامت مغز و خون‌سازی ضروری هستند، مخصوصا برای کودکان در حال رشد.
ویتامین E
ثابت شده است که مصرف ۲۵ تا ۳۰ گرم فندق در روز، تمامی ویتامین E مورد نیاز در روز را تامین می کند و برای پیشگیری از بیماری‌ های عروق سیاهرگ قلبی و سرطان کافی است.
روغن فندق بهترین منبع شناخته شده ویتامین E است که برای سلامت ماهیچه ‌های قلب و دیگر ماهیچه‌ های بدن ضروری است.
این ویتامین همچنین برای عملکرد طبیعی سیستم تولید مثل ضروری می ‌باشد.
ویتامین E از تجزیه و همولیز گلبول ‌های قرمز خون جلوگیری می ‌کند، بنابراین به عنوان نوعی محافظ در برابر کم‌ خونی یا آنمی عمل می کند.
از دیگر فواید ویتامین E که در فندق به وفور یافت می ‌شود، پیشگیری و ممانعت از عوامل ایجاد کننده سرطان می ‌باشد. اگر سرطان قبلا در بدن شکل گرفته باشد، ویتامین E با سلول‌ های سرطانی می‌ جنگد.

املاح فندق

فندق دارای مواد معدنی زیر می باشد:
* کلسیم، که برای رشد استخوان ها و دندان‌ ها ضروری است.
* آهن، که در خون ‌سازی نقش دارد.
* روی، که نقش مهمی در هورمون‌ های جنسی دارد.
* پتاسیم، که برای تحریک سیستم عصبی و عملکرد مناسب عضلات و ماهیچه‌ ها ضروری است.

تحقیقی جدید نشان داده است، افرادی که فندق و یا روغن آن را مصرف می‌ کنند، ۵۰ درصد کمتر از کسانی که هیچ گاه فندق نمی ‌خورند، در معرض خطر مرگ بر اثر حمله ‌های قلبی هستند.

خواص داروئی:

فندق از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است . برگ، شکوفه،‌ گل و پوست آن (مخصوصا پوست ریشه آن) قابض است.
۱) فندق به دلیل اینکه دارای مقدار کمی مواد نشاسته‌ای است و نیز دارای مواد معدنی زیادی مانند کلسیم،‌ پتاسیم، فسفر،‌ منیزیوم، ‌سدیم و آهن است، غذای بسیار خوبی برای مبتلایان به دیابت محسوب می‌شود.
۲) فندق غذای مناسبی برای تقویت بدن و مخصوصا دوره نقاهت است.
۳) فندق مقوی روده‌ها و معده است.
۴) فندق سموم را از بدن خارج می‌سازد.
۵) فندق فشار خون را بالا می‌برد.
۶)خانم‌هائی ‌که در بین دو عادت ماهانه خونریزی دارند برای درمان آن باید جوشانده پوست فندق بخورند.
۷) روغن فندق برای از بین بردن سرفه و درد سینه مفید است.
۸) روغن فندق برای کبد نافع است.
۹) آنهائی‌ که کارهای فکری می‌کنند باید فندق بخورند زیرا بدلیل داشتن فسفر زیاد مغز را تقویت می‌کند.

مضرات :

فندق اگر به مقدار کم خورده شود به هیچوجه مضر نیست ولی افراط در خوردن آن ایجاد نفخ و گاز شکم کرده و حالت تهوع تولید می‌کند. برای جلوگیری از این حالات، آنهائی‌ که سرد مزاج هستند باید فندق را با آب و عسل خورده و گرم مزاجان با سکنجبین بخورند.
لابد با توجه به مواد درونی فندق تا حدودی به خواص آن آگاهی یافته اید. از آنجا که در آن مقدار زیادی فسفر وجودد ارد، برای رشد مغز بسیار مفید است و قوه تفکر و تمرکز را افزایش می دهد. بنابراین بهتر است کودکان را به خوردن آن تشویق کنید. با وجود این که فندق دارای مقداری مواد قندی است، اما برای بیماران مبتلا به مرض قند هیچ ضرری ندارد. طبع آن گرم و خشک است و سبب تقویت روده ها می شود و سموم بدن را دفع می کند. ضمناً برای کاهش فشارخون هم مفید است و افرادی که به افزایش فشارخون مبتلا هستند بهتر است فندق را میل کنند تا از خواص آن بهره مند شوند.
روی مغز فندق غشاء بسیار نازکی وجود دارد که ضداسهال است، در ضمن این غشاء نازک بسیار دیرهضم است. برای جلوگیری از مضرات فندق بهتر است آن را با شکر، عسل و یا انجیر میل کنید. اگر از ریزش مو رنج می برید از آرد فندق و روغن زیتون خمیر مناسبی تهیه و روی پوست سر، ماساژ دهید. فندق را در حد معقول مورد استفاده قرار دهید و از خواص زیاد آن بهره بگیرید.

  

و من ((فندق )) بهترین تقویت کننده مغز هستم!
سوخته مرا اگر طبق دستور بکار برید، بهترین علاج طاسى سر هستم .
روغن من مقوى معده است و اگر آنرا به محل گزیدگى بمالند، زهر را از بین میبرد.
اسم من فندق است ، معرب من ((بندق )) و اعراب مرا ((جلوز)) نامند. یک نوع دیگر من به فندق هندى معروف است و در جنوب ایران ، مخصوصا بلوچستان زیاد است .

فندق هندى تلخ است و تنها مصرف دارویى دارد. خاصیت غذایى من بیشتر از آجیلها است . داراى آهک – فسفر – گوگرد – و پتاسیم بوده ، سرشار از ویتامین هاى آ – د – اف هستم . پنجاه تا شصت درصد مواد روغنى دارم . مقوى معده و دماغ و نیروى شهوانى هستم – بو داده من گواراتر است . چنانچه مرا هنگام گرسنگى میل نمایید مقوى روده ها هستم . قند من براى مبتلایان به مرض قند نه تنها مضر نیست بلکه مفید است . روغن من در عطرسازى و تغذیه مصرف مى شود. من بهترین مقوى مغز بوده و جوهر دماغ را زیاد مى کنم ، و براى نیروى تفکر و تعقل غذاى خوبى هستم . خوردن من با انجیر بعد از طعام ، پادزهر سموم است و جهت گزیدن عقرب نافع است . ۵/۷ گرم من با عسل جهت سرفه کهنه مفید بوده و اخلاط سینه و ریه را خارج مى کند. بو داده من با کمى فلفل جهت نزله تجویز شده است . ضماد سوخته من با پوست و پیه خوک جهت طاسى سودمند است ، و باعث روییدن موى صورت جوانان و اشخاص کوسه مى گردد. اگر به بچه هاى زاغ و سرخ مو علاقه ندارید و نوزاد شما با این شرایط به دنیا آمد کافى است فندق را با روغن زیتون ساییده و بر محل تلاقى استخوان جلو سر با استخوان عقب سر نوزاد بمالید و این عمل را مداومت دهید تا رنگ موى نوزاد برگردد و سیاه چشم و سیاه موى گردد و این که گفته اند نگاه داشتن من با خود مانع گزیدن عقرب است به هیچ وجه صحیح نیست . فقط مالیدن روغن من جهت درمان گزیدن عقرب و رطیل نافع است .
فندق هندى
من فندق تلخ هستم ، که در جنوب ایران مخصوصا بلوچستان زیاد به عمل مى آیم . مقوى معده و دستگاه گوارش و اعصاب بوده ، پادزهر سموم مى باشم . خوردن یک مثقال من جهت گزیدن مار و عقرب و رطیل نافع است ، و براى درمان تب راجعه و اسهال تجویز شده ام .
اگر میوه مرا با آب بمالند تا کف کند، جهت سر درد و درد شقیقه نافع بوده ، و براى لغوه و فلج مفید است ، بخور میوه من جهت جنون و استسقاى دماغ اطفال (ام الصبیان ) تجویز شده است . ضماد مغز من با سرکه جهت خنازیر سودبخش است . خوردن جوشانده ى دو مثقال ریشه درخت من ، جهت ذات الجنب و سرفه و تنگى نفس سودمند مى باشد. حمول مغز من جهت اخراج جنین و بند آمدن قاعدگى زنان نافع است ، و یک مثقال آن جهت درد رحم مفید مى باشد، مقدار خوراک من از نیم مثقال تا دو مثقال است ، و چون در هر مثقال آن یک گرم ((محموده )) مخلوط کنند، در معالجه اسهال اثر فورى دارد.

23 / 4 / 1392برچسب:محصولات اشکور,فندق,

|
 
سنبل الطیب

سنبل‌الطیب

این گیاه اعصاب را آرام می‌كند و ضدسرگیجه و تپش قلب است. كسانی كه به خوردن قرص‌های شیمیایی آرام‌بخش عادت كرده‌اند بهتر است به سراغ سنبل‌الطیب بروند. این گیاه ضد صرع، ضد تشنج، معرق، ادرارآور، اشتها‌آور، مقوی قلب، ضددلهره و استرس بوده و سردردهای یكطرفه، اختلالات زمان یائسگی، سكسكه‌های مداوم، بی‌خوابی، خستگی و بیماری‌هایی را كه منشأ عصبی داشته باشند، تسكین می‌دهد.

این گیاه نیز گونه‌های زیادی داشته و انواع وحشی آن خاصیت بیشتری نسبت به پرورش یافته آن دارند و معمولا در دامنه كوه‌های البرز یافت می‌شود.

جلوگیری از سفید شدن مو

سنبل‌الطیب به دلیل دارا بودن منگنز از سفید شدن مو جلوگیری می‌كند و شستن چشم‌ با جوشانده آن سرخی چشم را از بین می‌برد و مقوی معده و كبد است.

گربه‌ها این گیاه دارویی را بی‌اندازه دوست دارند و به خاطر خوردن آن بی‌قرار می‌شوند به همین دلیل این گیاه علف گربه نیز نامیده می‌شود. این گیاه در عطاری‌ها به فروش می‌رسد و مصرف بیش از اندازه و طولانی‌مدت آن می‌تواند باعث ضعف چشم و گوش شود.

متخصصان طب گیاهی توصیه می كنند برای استفاده از خواص درمانی گل گاو زبان و سنبل الطیب بویژه ایجاد آرامش و نشاط حداقل هفته ای 3 بار این دو گیاه را دم كرده و به جای چای نوش جان كنید.

22 / 4 / 1392برچسب:محصولات اشکور,سنبل الطیب,

|
 
گل کاوزبان

گل گاوزبان

گاوزبان گیاهی است علفی و یکساله که ارتفاع ساقه آن تا ۶۰ سانتیمتر می‌رسد ساقه آن شیاردار و خاردار می‌باشد. برگ‌های این گیاه ساده و پوشیده از تارهای خشن است. گلهای آن به رنگ آبی، سفید و بنفش می‌باشد.

گاوزبان احتمالا از شمال آفریقا به نواحی دیگر راه یافته و امروزه در منطقه مدیترانه، نواحی شمال آفریقا و قسمت‌هایی از خاورمیانه مثل کشورمان كه اغلب در دامنه كوه‌های البرز می‌روید و در حال حاضر نیز به شكل صنعتی كشت می‌شود. این گیاه دارای گونه‌های زیادی است و به دلیل خواص دارویی فراوان و گل‌های زیبا، بسیاری از خانواده‌ها آن را در باغچه‌هایشان می‌كارند. برگ‌ها و گل‌ها بخش‌های مصرفی این گیاه را تشكیل می‌دهند. گل‌گاوزبان به دلیل دارا بودن مقادیر چشمگیر پتاسیم و كلسیم بسیار ادرارآور بوده و با تحریك بدن، تبادلات سلولی را تنظیم و سیستم اعصاب را آرام و برای درمان ناراحتی‌های اعصاب به كار می‌رود.

گاوزبان گیاهی مقاوم به شوری است که قادر به جذب یون‌های سدیم، کلر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم از خاک می‌باشد و می‌توان از این گیاه برای خارج ساختن این یون‌ها از خاک و اصلاح خاک‌های شور و قلیا استفاده کرد

خواص داروئی گل‌گاوزبان

بر اساس کتاب قانون بوعلی سینا:(قانون در طب انتشارات صداوسیما صفحه ۲۰۲) مزاج:گرمیش نزدیک به اعتدال است و کمی به سوی گرمی گرایش دارد، در آخر اول رطوبتی دارد. خوزی گفته‌است در آخر دوم سرد و تر است و این نظریه از راستی دور است.

گل گاو زبان و برگ‌های آن تصفیه کننده خون است.

آرام کننده اعصاب است.

عرق آور است.

ادرار آور است.

کلیه‌ها را تقویت می‌کند. 

سرماخوردگی را برطرف می‌کند. 

برای از بین بردن سرفه از دم کرده گل گاو زبان استفاده کنید.

در درمان برونشیت موثر است.

بی اختیاری دفع ادرار را درمان می‌کند.

التهاب و ورم کلیه را درمان می‌کند.

در درمان بیماری سرخک و مخملک مفید است.

ضماد برگ‌های گاو زبان برای رفع ورم موثر است.

برگهای گاوز بان را بپزید و مانند اسفناج از آن استفاده کنید.

برگهای تازه گل گاو زبان دارای مقدر زیادی ویتامین C می‌باشد و در بعضی از کشورها آنرا داخل سالاد می‌ریزند.

این گیاه درمان خوبی برای فلاش بک زدن‌های متوالی در زندگیست

نحوه استفاده از گل گاوزبان

به صورت دم کرده مصرف می‌شود و برخی مقداری فندق هم با آن مصرف می‌کنند

فواید یک فنجان گل گاوزبان

این روزها برخی افراد از استرس، اضطراب، اختلال در تمركز، كم‌خوابی یا بی‌خوابی ناشی از تغییر فصل رنج می‌برند. بروز این علائم حتی به میزان ناچیز می‌تواند سلامت روح و روان را تحت تاثیر قرار داده و عملكرد طبیعی مغز را مختل كند. 

جوشانده و دم‌كرده این گیاه حواس پنجگانه را تقویت كرده و بسیار نشاط‌آور، بازكننده رنگ رخسار، كاهنده غم و اندوه و ضد وحشت و اضطراب است و می‌تواند حواس‌پرتی را رفع و تنگی نفس ناشی از آشفتگی ذهنی را بهبود بخشد.

خواص ضد سرطانی

منیزیم موجود در گل‌گاوزبان ضدسرطان بوده و به دلیل دارا بودن «آلكوالویید» می‌تواند ضد حساسیت، ضد‌روماتیسم و ضد التهاب باشد.این گیاه باعث كاهش تب در بیماری‌هایی چون سرخك، مخملك، آبله و كهیر می‌شود.

 در برخی كشورها برگ‌های تازه گل‌گاوزبان را به علت داشتن مقادیری ویتامین C داخل سالاد می‌ریزند. گل‌های تازه این گیاه نیز بویی شبیه خیار دارد و وقتی در آب خیسانده شود و با آب‌لیمو و شكر مخلوط شود، مصرف آن برای روزهای گرم بسیار نشاط‌انگیز و خنك‌كننده است.

تصفیه‌كننده خون

گل‌گاوزبان علاوه بر خواص درمانی فوق تصفیه‌كننده‌خون، ضداسپاسم، محرك غدد آدرنال، مقوی قلب و عروق، نرم‌كننده مجاری تنفسی، خلط‌آور، شیرافزا و مسهل بوده، ولی به دلیل دارا بودن آلكوالویید برای زنان باردار و كودكان مضر است.

 

دم‌كرده گل‌گاوزبان به همراه سنبل‌الطیب و لیموعمانی یك نوشیدنی نشاط‌آور و آرام‌بخش است كه استفاده از آن به جای چای و قهوه در مجالس عزاداری برای ایجاد آرامش درونی توصیه می‌شود.

22 / 4 / 1392برچسب:محصولات اشکور,گل کاوزبان,

|
 
مترسک ...

 مترسک را دار زدند به جرم دوستی با پرنده, که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای فروخته باشد...

راست میگفت سهراب:

"اینجا قحطی عاطفه است"

 
اگه گفتی این چیه؟؟؟!!!

     

از پشت میز کامپیوترت بلند شو و چند قدم از مانیتورت فاصله بگیر تا بتونی به اصل ماجرا پی ببری !!!

22 / 4 / 1392برچسب:خطای دید,

|
 
خدای مهربان ...

دلم گرم خداوندیست که با دستان من, گندم برای یاکریم خانه میریزد!
چه بخشنده خدای عاشقی دارم, که میخواند مرا با آن که میداند گنهکارم!
دلم گرم است و میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم!!!

برایت من, خدا را آرزو دارم...

 


همیشه با کسی درد دل کنید که دو چیز داشته باشد...!!! یکی درد دیگری دل


$~*~$~*~$~*اشکور*~$~*~$~*~$
معرفی اشکور
عکس هایی از اشکور
محصولات اشکور
داستان ها و افسانه های اشکور
جاذبه های زیارتی و سیاحتی اشکور
عجایب هفتگانه اشکور
تقسیمات و جمعیت اشکور
غذا های گیلانی
مطالب مفید برای اشکوری ها
آدرس تمامی وب هایی که به اشکور مربوط میشود
___________________________________
$~*~$~*~$~*عجایب*~$~*~$~*~$
عجیب ترین مرگ ها
عجیب ترین طلاق ها
عجیب ترین قوانین دنیا
عجیب ترین ازدواج ها
عجایب هفت گانه
___________________________________
$~*~$~*~$~*حیوانات*~$~*~$~*~$
تصاویر زیبا از دنیای حیوانات
حیوانات در حال انقراض
___________________________________
$~*~$~*~$~*عکس*~$~*~$~*~$
احساسی
___________________________________
$~*~$~*~$~*سرگرمی*~$~*~$~*~$
خطای دید
طنز
لیست کامل ضرب المثل های ایرانی
سوپرایز
حیوان روز تولد
روانشناسی سازها
___________________________________
$~*~$~*~$~*داستانک*~$~*~$~*~$
داستان های زیبا,پندآموز,عاشقانه,عارفانه
___________________________________
$~*~$~*~$~*بخوانید و بدانید*~$~*~$~*~$
بهترین زمان برای ازدواج

 

~*$*~ یاسین ~*$*~

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سرزمین رازها و آدرس eshkevar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فروش لایک گوگل
سامانه پيامك رايگان اس ام اس
دخترررررررر...رو عشقه
اسلام ، یگانه مکتب منجی بشریت
آداب ازدواج
فقط چند لحظه به من فکــر کن
قضاوت
دخمل خوب
رویای خیس
گل مریم
جاویدان
بغض..... (به خاطر دل خودم)
استقلال.تاج کبیر اسیا
کاغذ مچاله
نمکدون
ملکه جنوب
دخترونه
{جایی برای احساس}
دانلود و سرگرمی
**فتوبلاگ**
⎝⓿⏝⓿⎠ AREZO ⎝⓿⏝⓿⎠
عاشقانه
مطالب آموزشی درباره شطرنج
جهانگرد خاص
سرپناه عشاق
پاسخ به شبهات دینی
یه وبلاگ باحال دانشجویی
معمار کوچولو
خورسید شیعه
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

 

 

او به تو مي انديشد....
کودکانه بباز....
چه کردی...
خوش شانسي؟ بد شانسي؟ کسي چه مي‌داند؟
بازی....
درخت خشک ...
به سلامتی ....
یادم باشد ....
عکس هایی از یاسین (مختص دوستان نزدیک)
چراغ همسایه ....
با حسین بودن ...
زیبایی افکار ...
اعتماد ...
سکوت ...
صدای قلب ....
انسانیت ....
آموزش انسانیت+عکس
دلم غرق آرزوست ...
روانشناسی سازها
حیوان روز تولد
بهترین زمان برای ازدواج
فقط خدا ...
من به آن محتاجم ...
کشتی گیله مردی
آدمیت ...
عاشقترین مرد دنیا ...
نامه عارفانه مادری به دخترش
چنگیز خان مغول و شاهین پرنده
خدا میبیند ...
خدایا کمکم کن ...
دروغ ...
آشنای غریب ...
بزرگ شدن ...
سکوت موریانه ...
توبه
آدرس تمامی وب هایی که به اشکور مربوط میشود
زیادی صاف بودم ...
وفادار ...
باور یک عشق
خدایا مدارا کن ...
خدا عاشقته
عشق پنهان
گفتگو با خدا
دلتنگم ...
نکات جالب برای ازدواج در سنین مختلف!!!
آموزش جالب و تضمینی برای اذیت کردن دیگران
شب امتحان در خوابگاه دختران و پسران
تفاوت گفتاری پسر و دختر در پای تلفن
دخترها و زن هارو بیشتر بشناسیم!!!
حیوانات در حال انقراض 4

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی